این مقاله به کسانی که کنجکاو هستند تا بیشتر درباره رویکرد ارف در آموزش موسیقی به کودکان بدانند، کمک میکند تا درک بهتری از این مفهوم آموزشی داشته باشند. تا به حال در این مورد اتفاق نظر وجود دارد که بهترین راه برای آشنایی با رویکرد ارف از طریق حرکت و فعالیت در موسیقی است. با این حال برخی واقعیتهای تاریخی و آموزشی کمک میکنند تا بتوانیم محتوای تاریخی و فلسفی را به امور تجربی پیوند بزنیم.
این رویکرد در اصل در سال ۱۹۲۰ در مونیخ و در حوزه آموزش بزرگسالان رو به گسترش گذاشت. آهنگساز آلمانی کارل ارف (Carl Orff) در سال ۱۹۲۴ شروع کرد به توسعه زمینهای جدید از فعالیتهای خلاق و با همراهی دوروتی گونتر (Dorothee Günther) بنیان مدرسه گونتر را گذاشت. این مدرسه سپس تبدیل به مرکزی شد برای تمرینات ژیمناستیک، ریتم، موسیقی و رقص.
رفته رفته کارل ارف با همکاری گونیلد کتمان (Gunild Keetman) رویکرد ارف را توسعه بخشید، رویکردی که نگاهی تازه داشت به آموزش موسیقی و حرکت. بعدها گونیلد کتمان، مفهوم آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان را گسترش داد. اساس این رویکرد را این ایده تشکیل میدهد که کودکان و بزرگسالان هردو، موسیقی را وقتی بهتر فرا میگیرند که همزمان و حین نواختن ساز، رقص و بداههپردازی باشد. چنین نگاهی به آموزش موسیقی به طور فزایندهای در جهان فراگیر شده است، خصوصا از زمانیکه «انستیتیو ارف» در سال ۱۹۶۱ در دانشگاه موزارتیوم راه اندازی شد.
اصولی که در ادامه به صورت فهرستوار بیان میشود، اساس رویکرد ارف در آموزش موسیقی را تشکیل میدهند:
- موسیقی، رقص و گفتار به صورت حوزههایی یکپارچه در نظر گرفته میشوند.
- موسیقی، رقص و گفتار یکدیگر را تکمیل میکنند و همزمان نقطه آغازی میشوند برای فعالیتهای خلاق.
- ریتم، اساس و پایه تمام فعالیتهای خلاق را تشکیل میدهد.
- آواز خواندن، ساز زدن و رقصیدن، نیروی محرکه گروه را تشکیل میدهد.
- ساخت موسیقی و رقص به همراه گروه از اجزای اصلی این رویکرد است. این کار شامل پرورش قدرت رهبری گروه هم میشود و تواناییهای افراد برای گوش کردن و توجه به دیگری را تربیت میکند.
- الگوهای موسیقی و رقص، نقطههای آغازی میشوند برای خلاقیت و بداههپردازی.
- رویکرد ارف شامل آواز خواندن و نواختن سازهایی همچون فلوت ریکوردر و بلز میشود. به طور کلی نواختن سازها در این رویکرد با حرکت، آواز خواندن و گفتار همراه است.
- جنبههای تئوریک آموزش موسیقی و رقص از اخلال کار خلاقانه، تمرین و اجرا در میآید و سپس بر اساس تجربه عملی، به بحث گذاشته میشود و نوشته میشود.
انتشار۵ جلد کتاب در سالهای ۱۹۵۰-۱۹۵۴ و شروع ارف شولورک موزیک برای کودکان
نقطه شروع رویکرد ارف در آموزش موسیقی به کودکان در موسیقیهای موجود در کتابهایی به نام « موسیقی ارف شولورک برای کودکان» بود که در فاصله سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۴ به بازار عرضه شدند. این مجموعه موسیقی شامل نمونههایی بود که نوازندگی سازها را با رقص و گفتار برای کودکان پیوند میداد. ارزرش نهادن به زیباییشناسی و ایدههای خلاقانه، هسته مرکزی رویکردی را در آموزش موسیقی شکل داد که موسیقی و رقص را در دل خود دارد. این رویکرد معمولا به نام «ارف شول ورک» یا به تنهایی «شول ورک» نامیده میشود. بازگشایی انستیتو ارف در سالزبورگ اتریش در سال ۱۹۶۱، نقطه عطفی شد که راه را برای ۴۰ سال آینده برای گسترش رویکرد ارف چنان هموار کند که رفته رفته به صورت اساسی در آموزش به موسیقی به کودکان مورد توجه قرار بگیرد.
تاریخچه
چندین مرحله تاریخی در توسعه این رویکرد آموزشی به موسیقی حائز اهمیت است. این رویکرد با تمرینات خلاق موسیقی و رقص و هم چنین مطالعه پیرامون آنها در شهر مونیخ آلمان در سال 1924 و در مدرسه Guenther شروع شد. مهارت و دانش موسیقی به تدریج و از طریق دقت و ظرافت در بداههپردازیها در رقص و اجرای موسیقی آموخته میشد. نکته برجسته در این رویکرد، همانطور که پیشتر هم ذکر شد، هماهنگی و یکپارچگی بین موسیقی و رقص است. در این مرحله از گسترش رویکرد ارف، کل هنرجویان را بزرگسالان تشکیل میدادند. سرانجام مرحله اول از رشد این رویکرد با تعطیلی مدرسه Guenther در سال 1944 به دلایل سیاسی خاتمه یافت.
مرحله دوم از روند گسترش رویکرد ارف با انتشار 5 جلد کتاب آموزشی تحت عنوان «موسیقی ارف شولورک برای کودکان» ادامه یافت. در سال 1948؛ رادیو باواریایی (رادیو ایالت باواریای آلمان) از کارل ارف درخواست کرد که سلسله نمونههایی از قطعات موسیقی برای کودکان را برای این شبکه رادیویی بسازد. حاصل این کار ساخت قطعاتی بر مبنای ریتمها و ترانههای فلکلور آلمانی برای سازهایی چون زایلوفون، ریکوردر و آواز شد. این برنامه رادیویی با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد و همین انگیزه ساخت قطعات بیشتری برای رادیو شد. این قطعات در سالهای بعد یعنی بین سالهای 1950 تا 1954 در 5 جلد تحت عنوان موسیقی ارف برای کودکان به چاپ رسیدند. نسخه انگلیسی زبان این قطعات کمی دیرتر توسط مارگارت موری به بازار عرضه شد.
مرحله سوم از روند گسترش رویکرد ارف در آموزش موسیقی در سال 1963 با افتتاح انستیتو ارف در دانشگاه Mozarteum در سالزبورگ اتریش آغاز شد. بنای این انستیتو برای مطالعه روی آموزش موسیقی که از کتابهای ارف شولورک موزیک برای کودکان نشات میگرفت، منجر به شکلگیری رویکردی آموزشی برای آموزش موسیقی به کودکان شد که به نام رویکرد ارف مشهور شد.
از این پس روند تحقیق و توسعه و به روزرسانی روی روشهای آموزش این رویکرد ادامه یافت. در تمام مراحل توسعه رویکرد ارف اساس آموزش بر اساس این شعار: «آموزش از طریق عمل»، قرار گرفت. بدین صورت بود که ایدهای که در ابتدا توسط کارل ارف و کتمان مطرح شد، اساس گونهای از آموزش خلاقانه قرار گرفت که هسته مرکزی آن را موسیقی تشکیل میداد.
با شروع قرن بیستویکم این ایدهها با رشد قابل توجهی روبهرو شد. کارل ارف در خصوص فلسفه این روش آموزشی میگوید:
در جایگاه یک موزیسین؛ دوست داشتم راهی جدید را در آموزش موسیقی شروع کنم…این نکته نشان میدهد که نقطه آغاز این رویکرد، گرایش هنری بوده و نه صرفا گرایش آموزشی
یادگیری موسیقی همراه با سرگرمی
از طریق بازی کردن با عناصر موسیقایی، از طریق حرکت با موسیقی، از طریق موسیقی و انجام رقص و از طریق بداههپردازی، کودکان و بزرگسال میتوانند یاد بگیرند که سازوکار موسیقی چیست.
یکی از جنبههای منحصربهفرد رویکرد ارف این است که میتواند هنرجویان را به گونهای درگیر کند که همزمان که به تولید خلاقانه موسیقی و رقص میپردازند بتوانند به کشف و یادگیری زوایای مختلف دنیای موسیقی برسند.
اصول پایهای در رویکرد آموزشی موسیقی ارف
- موسیقی از طریق بازی و فرآیند خلق میتواند آموخته شود.
- نواختن موسیقی یکی از بخشهای ضروری زندگی انسان است.
- موسیقی، گفتار و رقص، فرمهای پایهای برای بیان درونیات انسان هستند.
- آموزش نکات نظری در موسیقی از طریق تمرین عملی آموخته میشود.
منبع:
vosa
(انجمن ارف شولورک ایالت ویکتوریا استرالیا)
-
کارت بازی حافظه باربد100,000 تومان
-
فلوت ریکوردر Nuvo مدل Soprano-B610,000 تومان
-
طبلک پلیمری فروزنده مدل None با کاور500,000 تومان
-
شیکر Nino مدل 507MC500,000 تومان