«زولتان کُدالی» (Zoltán Kodály)، آهنگساز و مدرس مجارستانی، معتقد بود که آموزش موسیقی میتواند دانش آموزان را در سطوح معنوی، فرهنگی و احساسی درگیر کند. کدالی و پیروانش با در نظر گرفتن این ارزشها، روش کدالی را توسعه دادند. امروزه مربیان موسیقی هنوز از این متد در کلاسهای درس استفاده میکنند.
متد کدالی چیست؟
«متد کدالی» رویکردی برای آموزش موسیقی با این ایده است که موسیقی باید یک تجربهی اجتماعی و فرهنگی باشد. این رویکرد تأکید میکند که مفاهیم موسیقی، خلاقیت و همکاری در کلاسهای گروهی موسیقی، به ویژه برای کودکان خردسال، بهتر آموزش داده میشود. بر اساس این روش، معلمان موسیقی باید بر مواد موسیقی که با فرهنگ دانشآموزانشان مرتبط است، تأکید کنند.
تاریخچهای مختصر
«زولتان کدالی» (1882 تا 1967)، متد کدالی را در نیمهی اول قرن بیستم (در مجارستان) توسعه داد.
- تحصیلات کدالی: هنگامیکه کدالی دیگر دانشجو نبود، آموزش نوازندگی اغلب به صورت یک به یک بوده و بر آثار آهنگسازانی مانند: باخ، موتزارت، هایدن و بتهوون، که همگی آلمانی بودند، تأکید میشد. با وجود اینکه او در اوایل دههی 1900، موسیقی هنری را در بوداپست مطالعه میکرد اما شیفتهی ترانههای سنتی محلی مجارستان شد. (وی حتی با بلا بارتوک، برجسته ترین آهنگساز مجارستانی قرن بیستم، نیز همکاری کرد.)
- توسعهی متد: کدالی ارزش آموزش مهارتهای موسیقی را از طریق موسیقی محلی که دانشآموزان از سنین کودکی در معرض آن بودند، دریافت. او احساس میکرد که میتواند سواد موسیقی و تربیت گوش را از طریق سرایش موسیقی، سلفژ و اشعار با زبان مادری دانش آموزان، به آنها آموزش دهد. هنگامی که کدالی متدهای تدریسش را گسترش میداد، به روشی اجتماعی و جنبشی پی برد که هم در دبستان و هم در هنرستان قابل تدریس بود.
- پیادهسازی: در سال 1945، ایدههای کدالی بخشی از برنامهی درسی رسمی مدارس مجارستان شد و در دههی بعدی، مدارس ابتدایی موسیقی که روش کدالی را آموزش میدادند، به سرعت گسترش یافتند. در سالهای پس از آن، متد آموزش موسیقی کدالی، در سطح بین المللی شناخته شد و طرفدارانی را در سراسر جهان به دست آورد.
5 اصل متد کدالی
آموزش صحیح این متد نیازمند پایبندی به یکسری اصول کلیدی است:
- یادگیری با آواز خواندن: به گفتهی کدالی، «صدای انسان» ساز اصلی است و باید در آموزشها مرکزیت داشته باشد. دانشآموزان باید سواد موسیقی را از طریق سلفژ (یا solfa) با استفاده از سیستم «دو (do) متحرک» یاد بگیرند.
- اشارات با دست: سلفژ و سرایش موسیقی (Sight singing) را میتوان با اشارات دست تکمیل کرد. همانطور که توسط John Curwen توسعه یافت. (آموزگار انگلیسی، که بر کدالی تأثیرگذار بود.)
- مهارت ریتمیک: در کنار یادگیری سلفژ تونال باید مهارت خواندن بصری الگوهای ریتمیک (شامل: نتهای گرد، سفید، سیاه، چنگ، دولاچنگ و…) نیز آموزش داده شود.
- همکاری: کدالی معتقد بود که خلاقیت و همکاری برای آموزش موسیقی امری ضروری است و این فاکتورها را در دروس موسیقی گروهی میتوان یافت. هنرجویان موسیقی باید در تمرینات مختلف، از کف زدن تا آواز کرال و همراهی سازها، با یکدیگر همکاری کنند.
- ارتباطات فرهنگی: مربیان موسیقی باید بر موسیقی محلی به زبان مادری هنرجو (حتی آهنگهای پاپ)، تأکید داشته باشند تا ارتباط درونی با موسیقی ایجاد شود.
نحوهی عملکرد این متد چگونه است؟
معلمان موسیقی معمولا در کلاسهای درس از روش کدالی برای تدریس عناصر اصلی موسیقی مانند؛ گامهای ماژور، مینور و الگوهای ریتمیک استفاده میکنند. هدف استفاده از متد کدالی این است که بین آموزش موسیقی و هنرجو ارتباط مستقیم ایجاد کند و آن را از حالت تمرین خشک دانشگاهی خارج کند. حتی موضوعات نسبتا پیشرفته، مانند؛ سنکُپ، کنترپوان و بداههنوازی را نیز میتوان از طریق این متد آموزش داد. انجمنهای آموزشی کدالی، منابع و تمریناتی را بر اساس این متد برای کمک به معلمان موسیقی در طراحی برنامهی درسی هنرجویان ارائه میدهند.
مقایسهی متد کدالی و متد ارف
متد کدالی شباهتهایی با روش آموزش موسیقی «کارل ارف» آلمانی دارد که در اوایل تا اواسط قرن بیستم توسعه یافت. کدالی و ارف هر دو به دنبال آموزش موسیقی به شیوهای اجتماعی و اکتشافی بودند. با این حال، روش ارف بر بداههپردازی تأکید میکند در حالی که متد کدالی هنوز بر قطعات موجود از کانن موسیقی تأکید دارد؛ البته به شیوهای متفاوت از آموزش سنتی موسیقی. کدالی همچنین در تدریس خود رویکردی متمرکز بر مجارستان داشت، در حالی که ارف بر فرهنگ و میراث آلمانی تأکید داشت.
منبع: Masterclass