آلبوم همسان و همسکوت اثر جدیدی است حاصل همکاری حسین علیزاده و گروه رامبرانت تریو. در این اثر حسین علیزاده (نوازندۀ شورانگیز)، رامبرانت فرایش (فورتهپیانو، هارمونیوم)، تونی اورواتر (ویولونه) و وینسنت پلانیه (سازهای کوبهای) همنوازی کردهاند. گروه سهنفرۀ هلندی رامبرانت تریو سالها با هنرمندان مختلف، از جمله موزیسینهای مطرح ایرانی مثل حسین علیزاده، کیهان کلهر و حسام اینانلو همکاریهای متعدد داشته و در بسیاری از فستیوالهای بزرگ جز از جمله «بیم هویی»، «نورث سی جز»، «الب جز» و فستیوال جز مادرید حضور داشته است. پیش از این نیز آلبوم «هنوز پاییز است» از گروه رامبرانت تریو و کیهان کلهر منتشر شده بود که با استقبال خوبی مواجه شد. این گروه همچنین تورهای موفقی در بسیاری از کشورهای اروپایی، خاورمیانه و همچنین هند و چین برگزار کرده است. از جمله هنرمندان دیگری که با این گروه همکاری داشتهاند میتوان به پائولو فرسو، لیزا فرشمن، نورمن وینستون و خیرالدین مخاچیچه اشاره کرد.
اعضای رامبرانت تریو به کنجکاوی معروفاند و همواره با عبور از مرزهای عرفی و متداول، به دنبال آن هستند که موسیقی شرقی را کشف کنند و افقهای خلاقیت خود را گسترش دهند.
این آلبوم که نشر موسیقی just listen records آن را منتشر کرده، گامی تازه در یک همکاری بین فرهنگی بین این تریو جاز اروپایی و موزیسین پیشکسوت کشورمان، حسین علیزاده، است. علیزاده ملودیهایی از ایران برای اعضای مشتاق گروه رامبرانت تریو با خود به ارمغان آورده است.
این آلبوم با گامها و ملودیهایی کهن با بداههنوازیهای مدرن با سازهایی بیهمتا، محتواها و تاریخ موسیقی را پیوند میدهد. این آلبوم که در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۰ منتشر شد در پلتفرمهای آنلاین قابل دسترسی است.
اعضای رامبرانت تریو دربارهی همکاری تازهی خود با حسین علیزاده:
رامبرانت فریش، آهنگساز و پیانیست:
شاید یکی از دلایلی که موسیقی رامبرانت تریو بر موسیقی حسین علیزاده خوش مینشیند این است که ما سالهاست که به موسیقی او گوش میدهیم. همانطور که به موسیقی موزیسینهای دیگر ایرانی گوش میدهیم. نه فقط من، بلکه هر سه ما موسیقی ایرانی گوش میدهیم. وینسنت نوازندهی درام و تونی نوازندهی کنترباس و ویولن. ما هر سه در عشق به موسیقی خاورمیانه و به طور خاص موسیقی ایرانی مشترکیم.
به عنوان یک پیانیست جاز یا کلا یک نوازندهی پیانو، مهمترین چیزها، هارمونی، آکوردها، پیشرفت آکوردها و چیزهایی شبیه به اینها است. اما در کار کردن با این موسیقی، اولین ضرورت این است که آکوردها را ننوازم. من سعی میکنم بیشتر پیانو را شبیه سنتور بنوازم. یعنی تکنیکهایی را به کار می برم که در ایران برای سنتور استفاده میشود و من تلاش میکنم آنها را دربارهی پیانو به کار بگیرم. همانطور که گفتم ربع پردهها کاملا حال و هوای موسیقی خاورمیانه را دارد. برای من به عنوان یک نوازنده ی پیانو این یک رویکرد ملودیک عمیقتر است زیرا با وجود این ربع پردهها من دیگر آکوردها را نمیزنم. پس آکورد نداریم و به جایش تفکر ملودیک داریم که قسمتهای مختلف ذهن من را باز میکند و این یک چالش خلاقیت زا است.
نوازندهی کنترباس:
چالش ضبط موسیقی با حسین علیزاده برای من این است که یک زبان موسیقایی دیگر، یعنی زبان موسیقی ایرانی در میان است. به نظر میرسد موسیقی ایرانی از یک جهت شبیه موسیقی عربی است (که من با آن آشنا هستم) اما در آخر کار که نگاه میکنم اصلا یک چیز متفاوت است. خب این یک چالش بزرگ و مانند یادگیری یک زبان جدید است و در یادگیری یک زبان، زمان زیادی لازم است که ما یاد بگیریم حروف و کلمات و جملهها را بنویسیم و دستور زبان را یاد بگیریم.
تعداد نتها زیاد نیست اما شیوهی او در نواختن نتها و شیوهی جملهبندیاش چالش بزرگی است. این تجربه باعث میشود که من به نوازندگی خودم دقیق شوم و به جزئیات حساس. ما وقتی تصمیم به نواختن با حسین علیزاده گرفتیم، همهی آثارش را گوش دادیم و از اثر آخرش یعنی «باده تویی» خیلی خوشمان آمد. تصمیم گرفتیم کل آلبوم را بررسی و مطالعه کنیم. موسیقی را دستنویس کردیم و تنظیمات را انجام دادیم و سپس حسین آمد و ما شروع به ساز زدن با او کردیم و همهچیز متفاوت شد! نکتهی جالب دربارهی شیوهی نوازندگی او همین است. وحی منزل نیست و انعطاف در آن وجود دارد و مثلا ممکن است تصمیم بگیرد یک میزان اضافه کند و ما باید از آن پیروی کنیم و به آن حساس باشیم.
حسین علیزاده:
( اعضای رامبرانت تریو) آدمهایی بسیار دوست داشتنی هستند که میتوانند موسیقی را آنگونه که تو دوست داری دوست بدارند. موسیقی آن قدر تاثیر مثبتی روی آنها داشته که خودشان تبدیل به موسیقی شدهاند! فکر میکنم هر کس هر جای دنیا با آنها کار کند احساس من را دارد. خیلی خوشحالم. پارسال با هم تعدادی کنسرت داشتیم و قرار شد امسال هم داشته باشیم. من فکر میکنم به امسال هم ختم نشود و ما باز هم برنامههایی خواهیم داشت. اگر در آینده بیشتر با هم کار کنیم فکر میکنم مثل فیلمسازهایی می شویم که روی صحنه می نویسیم. با هم! مثلا می گوییم حالا چه کار کنیم؟ از یک نت شروع کنیم. آن نت یک فضا ایجاد میکند که همه با تخیل خود در آن فضا می آیند. بدون تونالیته و بعد آرامآرام همانطور که نبض ما میزند ما این نتها را با آن شکل میدهیم.
منابع
YouTube