چرا مردم کاری را شروع میکنند و آن را دنبال نمیکنند؟ مثلا اهداف و برنامههایی چون پیروی از رژیم غذایی، گرفتن مدرک یا جمعآوری ثروت و حتی تمرین برای یادگیری موسیقی
چه دلایلی باعث میشوند بهسادگی دست از یادگیری هنر یا سرگرمی مورد علاقهی خود بکشیم؟
انتظارات غیرواقعی
همهی ما در آگهیهای تبلیغاتی به این جملهها برخورد کردهایم.
سریع پولدار شوید ده پوند در ده روز کم کنید سالها جوانتر، سریعتر به نظر برسید. با این لوسیون، معجون، معجون یا ابزار سریع و آسان، سریع و خشمگین، بدون دردسر، خرد کنید، پاک کنید، راه خود را به اوج برسانید.
ما انسانها همیشه عاشق این بودهایم که چیزی را بهراحتی یا از ناکجاآباد به دست آوریم. در دهههای 1940 و 50، مجلات مملو از تبلیغاتی بودند که با این ایده بازی میکردند. تیترهایی مانند این مورد توجه بسیاری از نوازندگان بالقوه پیانو، بانجو، سازهای کوبه ای یا آکاردئون را به خود جلب کرد
“بانوی جوان سه ماه پس از گذراندن این دوره شروع به نواختن برای رقص می کند – که قبلاً هیچ نت موسیقی نمی دانست!” یا این یکی، با اشاره به فارغ التحصیلان برنامه خاص خود: بسیاری در حال حاضر روی صحنه و رادیو هستند.»
افسوس، کسانی که انتظار داشتند در کوتاه ترین زمان ممکن از یک مبتدی به پیشرفته بروند، به سرعت ناامید، دلسرد و رها شدند. حتی کسانی که درسهای خصوصی میخواندند اغلب از نداشتن پیشرفت ناامید میشدند. الیسا هیرشهورن میگوید: «من چندین سال در کلاسهای پیانو شرکت کردم و خیلی دور نشدم، بنابراین منصرف شدم. وقتی سخت روی آن کار میکنید، حفظ علاقهتان سخت است و نمیتوانید برای لذت خودتان بنشینید و بازی کنید.» با این حال و هنوز، خانم هیرشهورن توانست به اندازه کافی یاد بگیرد تا به نوهاش در آموزش پیانو در همان پیانوی خانوادگی، دههها بعد، کمک کند.
سرمشق های موسیقی مورد علاقه ی ما نیست
یک معلم موسیقی که بیشتر عمر حرفهای خود را صرف آموزش مردم برای نواختن سازهای مختلف کرده است، میگوید که وقتی کسی دست از کار میکشد، اغلب به این دلیل است که معلم آنچه را که او میخواسته یاد بگیرد، آموزش نمیدهد:
شاگردی داشتم که معلم پیانوی خود را عوض کرد زیرا برادر بزرگترش آهنگ های پاپ را یاد می گرفت و معلم پیانوی او کارهای نسبتاً خسته کننده ای را از یک کتاب متد به او یاد میداد. دختر میخواست برخی از آهنگهایی را که برادرش یاد میگرفت، اجرا کند.» و این یک داستان تکراری است!
چارلی ماسلوایت، نماد بلوز، نزد خانم همسایه پیانو یاد میگرفت.
که ایده های مشخصی در مورد اینکه چه چیزی باید یا نمی تواند بنوازد، درس پیانو می گرفت. او به یاد می آورد: «او چیزی که میخواستم را به من یاد نمی داد. “من می خواستم بوگی ووگی بزنم – حتی یک جایی موسیقی گرفتم، اما او اصرار داشت که من آماده نیستم، و من هم باور کردم.”
تمرین کردن سخت است!
یک پبانیست به نام رنه کوپمن اهل هلند در سن 6 سالگی یادگیری پیانو را شروع کرد. معلم او یک روز در هفته بعد از مدرسه برای یک کلاس یک ساعته به خانه می آمد. طبیعتا او میبایست درس جدید پیانو را پس از کلاس تمرین کند. پسرک مثل هر بچهی دیگری دوست داشت بعد از کلاس پیانو عصر خود را با دوستانش سپری کند. اما سختگیری مادرش باعث شده بود نتواند از اتاق بیرون بیاید. او اجازه نداشت بعد از کلاس تا ساعت ۵ بعداز ظهر از اتاق بیرون بیاید. رنه کوپمن به گفتهی خودش وقتی میدید چارهای جز بودن در اتاق ندارد ترجیح میداد وقتش را با تمرین کردن پر کند.
البته او با این اوصاف از نواختن لذت نمیبرد و به قول خودش گامها برایش کسلکننده بود. پس از استادش خواست بخشی از موسیقی پاپ و جاز بنوازد و درخواستش اجابت شد. همین برای او کافی بود تا موسیقی را رها نکند. انعطافپذیری آن معلم پیانو و این که برای هر جلسه میزان کمی به او درس میداد و همان میزان کم را از او میخواست باعث دوام و استمرار هنرجو شده بود و مانع از آن شده بود که یادگیری موسیقی را رها کند:
وقتی بخشی از مشقهای تمرینی من قطعههای جاز بودند چرا از تمرین کردن بدم بیاید؟
شاید سازی که می زنید مناسب شما نیست
بسیاری اوقات هنگام انتخاب یک ساز برای نواختن به راحتی یا در درسترس بودن آن نظر داریم. و برای انتخاب ساز مناسب خود دقت و وسواس کافی به خرج نمی دهیم:
یک هنرجوی موسیقی بعد از شش ماه کار کردن با ساز کلارینت و کلنجار رفتن با خود به این نتیجه رسید که ریه های مناسبی برای نواختن این ساز ندارد.
شاید مربی موسیقی نداریم
میزان حضور معلم موسیقی با حضور مربی هنرها، مهارت ها و فعالیت های دیگر متفاوت است. در یادگیری ورزش اسکیت مربی بالای سر ماست و هرجا که اشتباه کنیم اصلاحمان می کند. اما حضور معلم موسیقی در هفته نیم الی یک ساعت است و بقیه ی آن به خود ما بستگی دارد. در این میان برخی افراد شانس این را دارند که در میان دوستان و نزدیکان خود معلم موسیقی یا کسی را داشته باشند که آن ها را راهنمایی کند. دانش آموزانی که به حال خود رها می شوند، اغلب دلسرد، گیج یا بی حوصله می شود. آن ها گاهی فرامو می کنند که چگونه کاری را که معلم به آن ها یاد داده انجام دهند، و بدون اینکه کسی آنجا باشد که با آنها مسائل را بررسی کند، صبرشان تمام می شود و بی خیال می شوند.
تقریبا هر چی که خوب یاد گرفتم بخاطر کلاس هایی بوده که رفتم، از وقتی استادم به خارج از کشور رفت و من دیگ نتونستم فرد مناسبی پیدا کنم ، موسیقی در زندگیم کمرنگ شد و اون لذت و استرسی که تو هر جلسه داشتم تا هر چی که تمرین کردم به استادم نشون بدم ، ندارم و کلا پیانو بوسیدم گذاشتم کنار..
ای کاش توی مدرسه موسیقی یاد میدادن تا همه بچه ها با اون آشنا میشدن افسوس
برای اینکه تو کشور ما موسیقی اهمیت زیادی نداره تا ی حدی میتونی جلو بری
با سلام…من خیلی به گیتار علاقه دارم و اتفاقا از نظر شخصیتی صبور هستم و تلاش زیادی میکنم ولی نمیدونم چطور گیتار رو یاد نگرفتم و یه جورایی رها کردم،مطمئنم با نظرات و راه حل های شما ضعف خودم رو پیدا می کنم،ممنون از همه تون.
سلام من معلم گیتارم و به صورت تضمینی بعد از چهار جلسه شاگردام رو با هر سطح استعدادی راه میندازم طوری که علمی و اصولی و در عین حال راحت ساز بزنن اگر خواستید در خدمتم ۰۹۱۲۷۲۶۶۶۷۹
به نظر من این دوره دیجیتال شدن زندگیمان انگیزه تمرین هر چیزی را از ما گرفته است
سلام . مطلب عالی بود . برا خودم برداشتهای خوبی داشتم …
چرا اتفاقا خیلی زیاد دیدم کسانی رو که موسیقی رو شروع کردن وحتی در همون گامهای اولیه به بهانه های مختلف موسیقی رو گذاشتن کنار و یا با استاد دیگه کار کردن و یا سازشونو تغییر دادن و یا سازشون تو خونه سالهاست داره خاک میخوره . اکثرا هم ناکام موندن . . . متاسفانه بیشتر از انگشتان هر دو دست با ذکر نام میتونم نام ببرم و البته
هر کدوم دلایل خاصی داشتن که صد البته
این موضوع جای تامل پژوهش و تحلیل داره
سلام و درود ، منم ساز پیانو میزدم بعد از پنج سال تمرین وقتی استادم مهاجرت کرد، کلا گذاشتم کنار و الان خاک داره میخوره، البته بیشتر چون تو شهر کوچیک هستم و نتونستم از سازم پول دربیارم.. و کارای دیگ کردم و محیط خونمون هم شلوغه و آرامش کافی نداشتم..
نه کسی رها نکرده اتفاقا اشتیاق به یادگیری موسیقی بسیار زیاد هم شده به عین میبینیم
دقیقا👍👍👍
سلام . مطلب عالی بود . برا خودم برداشتهای خوبی داشتم …
چرا اتفاقا خیلی زیاد دیدم کسانی رو که موسیقی رو شروع کردن وحتی در همون گامهای اولیه به بهانه های مختلف موسیقی رو گذاشتن کنار و یا با استاد دیگه کار کردن و یا سازشونو تغییر دادن و یا سازشون تو خونه سالهاست داره خاک میخوره . اکثرا هم ناکام موندن . . . متاسفانه بیشتر از انگشتان هر دو دست با ذکر نام میتونم نام ببرم و البته
هر کدوم دلایل خاصی داشتن که صد البته
این موضوع جای تامل پژوهش و تحلیل داره