نخستین پیانیست تاریخ جهان را احتمالا باید از میان سه نام آشنای باخ، بتهوون و موتسارت انتخاب کرد. پس از اختراع پیانو در اوایل سده ی 1700، موتسارت و بتهوون از نخستین و بهترین نوازنده های این ساز بودند. موتسارت نخستین کسی بود که قطعه های بسیاری را با پیانو اجرا کرد.
یوهان سباستین باخ که نمی توان در این میان از او نام نبرد، به نوعی پدر موسیقی دوره ی باروک است. او قطعه های زیادی نوشته که با پیانو اجرا شده و می شود. اما باخ بیش از آن که نوازنده پیانو باشد، نوازنده ی هارپسیکورد و ارگان بود که هر دو، سازهایی بسیار شبیه به پیانو بودند.
موتسارت قطعات زیادی برای پیانو نوشت که از آن جمله می توان به نوزده سوناتو، ده واریاسیون، نه تریو پیانو، چند کوارتت پیانو چهل قطعه متفرقه و… اشاره کرد.
لودویگ وان بتهوون
بتهوون یکی از بهترین پیانیست های تاریخ است. او علاوه بر نوازندگی پیانو قطعه های بسیاری برای پیانو نوشته است که از آن میان می توان به سی و پنج کنسرتو اشاره کرد. بتهوون می کوشید در پیانونوازی محدودیت ها را کنار بزند و معمولا از پیانونوازی خودش راضی نبود. جمله ای از او نقل می شود که می گوید:
«پیانو یک ساز ناکافی است و یک ساز ناکافی باقی می ماند.» بنا به نقل قول ها، بتهوون وقتی این جمله را می گفت به خاطر مشکل کم شنوایی و ناشنوایی اش می خواست که صدای بلندتری از پیانو بشنود.
موتزیو کلمنتی
کلمنتی نوازنده و موزیسین ایتالیایی بود که برای یادگیری پیانو به لندن رفت. او نزد یک نجیب زاده ی انگلیسی پیانو نوازی را یاد گرفت و خیلی زود به عنوان یکی از استعدادهای نوازندگی پیانو در اروپا به اجرا پرداخت. کلمنتی یک بار برای شرکت در مسابقه با موتسارت به وین رفت. او به مدت بیست سال در لندن به نوازندگی پیانو، رهبری ارکستر و تدریس پرداخت. افراد مهمی از شاگردان کلمنتی بودند. از آن میان می توان به جان فیلد اشاره کرد که به طور جدی الهام بخش شوپن بود.
کلمنتی آثار زیادی برای پیانو نوشته است که از بین آن ها می توان به بیش از صد سوناتو اشاره کرد. موتسارت از موتیف آغازین یکی از سوناتوهای کلمنتی، در اوورتور فلوت سحرآمیز استفاده کرده و اریک اساتی در قطعه ی Sonatine Bureaucratique از یکی از سوناتوهای او تقلید کرده است.
کلمنتی از نخستین کسانی بود که آثاری از سازهای کلاویه ای را به طور اختصاصی برای پیانو نوشت و از این رو او را پدر پیانو نامیده اند.