تئوری موسیقی-۳

تئوری موسیقی (جلسه سوم)

جلسه‌ی سوم: فاصله‌ها (فواصل ساده)

شناخت فواصل موسیقی به شما کمک می‌کند تا درک بیشتری از آنچه که می نوازید، داشته باشید.

آیا تفاوت فاصله‌ی ششم ماژور (بزرگ) با فاصله‌ی ششم مینور (کوچک) را می‌دانید؟
یا تفاوت فاصله‌ی پنجم کاسته با چهارم افزوده؟
تفاوت فاصله‌ی چهارم درست با چهارم درست ترکیبی چطور؟

به‌نظر می‌رسد این سؤالات خیلی تخصصی باشند و حتی شاید به این فکر کنید که اصلا چه کسی به این موضوع اهمیت می‌دهد؟ از این گذشته لازم نیست این مسائل را بدانم تا بتوانم پیانو بنوازم یا موسیقی را احساس کنم!
اما با این شیوه‌ی تفکر، هدف اصلی را از دست خواهید داد! بدیهی است که اگر بخواهید به طور معنادار در مورد موسیقی صحبت کنید و با آن ارتباط برقرار کنید، لازم است که بتوانید موسیقی را از جنبه‌های اساسی توصیف کنید.

شناخت اصطلاحات فنی (Terminology)، به شما کمک می‌کند تا روی اصوات کنترل داشته‌باشید و کارکرد موسیقی را درک کنید. نه تنها دانستن قوانین نگارشی، بلکه دانستن چرا و چگونگی علت این قوانین است که نحوه‌ی ایجاد و عملکرد موسیقی را به ما نشان می‌دهد.

درک فواصل موسیقی زمانی مهم است که ما به همان اندازه که به خط ملودی اهمیت می‌دهیم، به ساختار عمودی هارمونی نیز اهمیت دهیم.
فاصله‌ای که دو نت، در یک خط ملودی، با یکدیگر دارند را «فاصله‌ی ملودیک» و فاصله‌ی بین دو نت که به‌صورت همزمان شنیده می‌شوند را «فاصله‌ی هارمونیک» می‌نامند.

برای به‌ دست آوردن فاصله‌ی بین دو نت؛
تعداد نت‌ها را از «نت زیر» تا «نت بم» می‌شماریم. این نکته که در هنگام شمارش، هر دو نت (شروع و پایان فاصله) را به حساب بیاوریم، خیلی مهم است.
برای مثال: نتی که با نت «دو» فاصله‌ی پنجم را تشکیل می دهد، نت «سل» است و این فاصله شامل پنج نت؛ «دو»، «ر»،‌ «می»، «فا» و «سل» می‌شود. همیشه بم‌ترین نت را به عنوان نت شماره‌ی یکِ فاصله درنظر بگیرید. (در این‌جا نت بم، نت «دو» است.)

در تصویر زیر فواصل هارمونیک، که از نت «دو» شروع می‌شوند را، در گام ماژور می بینیم:

فواصل هارمونیک

برای فاصله‌ی اول، کلمه‌ی «اونیسون» به‌جای کلمه‌ی «اول» استفاده می‌شود. اگر دو ساز، همزمان یک نت را اجرا کنند یا دو نفر همزمان یک نت را بخوانند، گفته می‌شود: در فاصله‌ی اونیسون ( in unison = هماهنگ) به اجرا پرداخته‌اند.
به یاد داشتن این موضوع که؛ نت‌های فواصل سوم، پنجم و هفتم،‌ همیشه رو یا بین خطوط قرار می‌گیرند و همیشه یکی از نت‌های فاصله‌ی اکتاو روی خط و دیگری بین خطوط قرار می‌گیرد، به شما در نت‌خوانی و انتقال کمک خواهد‌کرد.

برای شمردن فاصله‌ی بین دو نت، فرقی نمی کند که نت‌ها در حالت طبیعیشان قرار دارند یا این‌که دارای دیز یا بمل هستند. بنابراین فاصله‌ی بین هر مدلی از نت «دو» تا «سل» (چه «دو دیز» تا «سل دیز» و چه «دو بمل» تا «سل بمل») فاصله‌ی پنجم است. بر همین اساس، فاصله‌ی بین هر مدلی از نت «دو» تا «فا» نیز فاصله‌ی چهارم است.

به فواصل تصویر زیر توجه کنید:

فواصل چهارم و پنجم

ما می‌دانیم که هر دو فاصله، صدادهی یکسان دارند اما با این وجود، فاصله‌ی سمت چپ تصویر فاصله‌ی چهارم و سمت راستی فاصله‌ی پنجم است. نام‌گذاری فواصل، تنها با اعداد، اطلاعات دقیقی به ما نخواهد‌ داد. برای مثال: فاصله‌ی‌ پنجم بین دو نت «دو» تا «سل» با فاصله‌ی پنجم بین «دو» تا «سل بمل» تفاوت دارد. بنابراین جدا از استفاده از اعداد، نیاز داریم که فاصله‌ی بین نت‌ها را با استفاده از کلمات توصیف‌کننده، دقیق‌تر شرح دهیم.

فواصلی که بیشتر مورد استفاده هستند: فاصله‌های درست (Perfect)، بزرگ (Major) و کوچک (Minor) هستند. این فواصل، همان‌گونه که در تصویر زیر می‌بینید، فواصلی هستند که در گام‌های ماژور و مینور طبیعی وجود دارند.
دقت کنید که فواصل اونیسون، چهارم، پنجم و اکتاو، در هر دو گام (ماژور و مینور)، فاصله‌ی درست هستند. (توسط خط‌چین در تصویر مشخص شده‌اند.)
هم‌چنین لازم به ذکر است که هنگام صحبت درمورد فواصل، کلمه‌ی ماژور به معنی بزرگ است، در حالی که کلمه‌ی مینور معنی کوچک دارد.

فواصل گام ماژور و مینور

اهمیت بنیادی فواصل درست، در نحوه‌ی سازماندهی سیستم تونال، می‌تواند به خصوصیات فیزیکی صدا مرتبط باشد. هیچ چیز به اندازه‌ی فواصل درست در ایجاد پایه‌ی آنچه که ما به‌عنوان سری هارمونیک می‌شناسیم، تاثیرگذار نیستند.
برای بررسی چگونگی عملکرد سری هارمونیک، این کار را روی پیانو امتحان کنید:

عملکرد سری هارمونیک

هنگامی‌که دست چپتان (که فاصله‌ی اکتاو را نواخته)، از روی کلاویه‌ها بلند کنید؛ می‌توانید صدای فرکانس نامیرای نت‌های دست راستتان (که ارتعاشی موافق دارند) را بشنوید.
در این‌جا توضیح مناسب از سری‌هارمونیک‌ها، موضوعی انحرافی خواهد‌بود، اما مبحث جذابی است که ارزش کاوش را دارد!

بهتر است به مبحث گام‌های ماژور و مینور طبیعی بازگردیم. اکنون تمامی فواصل این گام‌ها را در حالت بالارونده و (برای راحتی بیشتر) با شروع از نت «دو» بررسی می‌کنیم. این کار یک دیدگاه متفاوت در مورد فواصلی که قبلاً بررسی کردیم به ما می‌دهد. از این طریق، به‌راحتی می‌توان فهمید که فواصل مینور همیشه نیم‌پرده کوچکتر از فاصله‌ی ما‌ژور با همان شماره‌ی فاصله هستند.

فواصل درست- کوچک- بزرگ

یک فاصله وجود دارد که برای تکمیل این مبحث آن را ذکر می‌کنیم: فاصله‌ی دوم کوچک. همان‌گونه که در تصویر بالا دیدیم، فاصله‌ی دوم بزرگ برابر با یک‌پرده است.
فاصله‌ی دوم کوچک (که در گام مینور طبیعی وجود ندارد)، برابر با یک نیم‌پرده است، اما این فاصله باید بین دو نت متوالی قرار داشته باشد. (مثل: «دو» تا «ر بمل» نه «دو» تا «دو دیز») این به این خاطر است که؛ عدد یک فاصله را، تعدادِ نامِ نت‌های موجود در آن فاصله، مشخص می‌کنند.

فاصله‌ی دوم کوچک و بزرگ

تا این‌جا، ما نحوه‌ی نام گذاری فواصل را با درنظر گرفتن نت «دو» به‌عنوان نت تونیک و نت بم در فاصله، آموختیم. حال اگر فاصله‌ی مدنظر ما از نت تونیک شروع نشود، چگونه باید آن را به‌دست بیاوریم؟

برای به‌دست آوردن فاصله‌ی بین هر دو نت، ابتدا باید بدانید که نت بم این فاصله، در گام ماژور قرار دارد یا مینور طبیعی؟
در هردو گام، فاصله‌ی نت تونیک تا درجات چهارم، پنجم و هشتم، همیشه فاصله‌ی درست است.
اگر نتی که فرکانس زیرتری دارد در گام ماژور قرار داشته باشد، فاصله‌ی به‌دست آمده ماژور است.
و با استثناء درنظر گرفتن فاصله‌ی دوم، اگر نتی که فرکانس زیرتری دارد در گام مینور قرار داشته باشد، فاصله‌ی به‌دست آمده مینور است.
برای روشن شدن این موضوع، این سه فاصه که با براکت در Partita No 5 BWV 829، اثر باخ، در گام «سل ماژور» مشخص شده‌اند را ببینید:

Partita No 5 BWV 829

برای به‌دست آوردن اولین فاصله، «فا دیز» را به‌عنوان نت تونیک درنظر بگیرید. این نت (فا دیز) هم می‌تواند در گام ماژور قرار داشته‌باشد و هم مینور. اما با توجه به اینکه اگر در گام مینور قرار داشته باشد، «دیز»های کمتری در سرکلید دارد، بنابراین آن‌ را مینور درنظر می‌گیریم. (گام «فا دیز مینور»،مانند ماژور نسبی‌اش: «لا ماژور»، دارای ۳ دیز در سرکلید خود است)

نت «ر»، ششمین درجه از گام مینور طبیعی‌ای است که از نت «فا دیز» شروع شود، بنابراین فاصله‌ای که داریم؛ فاصله‌ی «ششم کوچک» است.
در مثال دوم، نت بم که نت «لا» است را تونیک درنظر بگیرید. در گام «لا ماژور»، نت «دو دیز» را داریم، درحالی‌که در گام «لا مینور» درجه‌ی سوم گام «دو بکار» است. بنابراین فاصله‌ای که داریم، فاصله‌ی «سوم کوچک» است.
در مثال سوم، فاصله از نت «ر» است تا نت «فا دیز». از آنجا که نت «فا دیز» درجه‌ی سوم گام ماژوری است که از نت «ر» شروع می‌شود، پس فاصله‌ای که داریم؛ فاصله‌ی «سوم بزرگ» است.

بسیاری از معلمان از آهنگ‌های شناخته‌شده کمک می گیرند تا به هنرجوهای خود مهارت تشخیص سریع فواصل را (از نظر صوتی) آموزش دهند.
در این‌جا چند نمونه‌ را که در آن‌ها فواصل بالارونده هستند، برای شما مثال زدیم. شما می‌توانید قطعات مورد‌علاقه خود را پیدا کنید یا قطعاتی را بیابید که در آن‌ها فواصل پایین‌رونده وجود دارند.

  • فاصله‌ی دوم کوچک: The Pink Panther
  • فاصله‌ی دوم بزرگ: Happy Birthday
  • فاصله‌ی سوم کوچک: Greensleeves
  • فاصله‌ی سوم بزرگ: Morning has broken
  • فاصله‌ی چهارم درست: Amazing Grace
  • فاصله‌ی پنجم درست: Scarborough Fair
  • فاصله‌ی ششم کوچک: Chopin Waltz op 64 no 2 in C sharp minor
  • فاصله‌ی ششم بزرگ: My Bonnie Lies Over the Ocean
  • فاصله‌ی هفتم کوچک: There’s a Place for Us (West Side Story)
  • فاصله‌ی هفتم بزرگ: Bali Hai (South Pacific) (1st & 3rd notes)
  • فاصله‌ی هشتم درست (اکتاو): Over the Rainbow

در این جلسه، اکثرِ مباحثِ مربوط به فواصل را آموختیم. در جلسه‌ی چهارم، به نحوه توصیف فواصل و فواصل بزرگتر از یک اکتاو خواهیم پرداخت.

اگر جلسات گذشته را از دست داده‌اید، با کلیک بر روی لینک‌های زیر می‌توانید آن‌ها را مشاهده‌ کنید.

منبع: Pianist

1 دیدگاه دربارهٔ «تئوری موسیقی (جلسه سوم)»

  1. عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *