زنان موسیقی قاجار

زنان موسیقی در عصر قاجار

در زمان ناصرالدین شاه، زنان بسیاری در عرصه‌ی موسیقی فعال بوده‌اند.
گفته می‌شود زنان شاه به‌خاطر علاقه‌ی خود به موسیقی یا چشم‌وهم‌چشمی با زنان دیگر، دسته‌های زنانه تشکیل می‌دادند و  این زمینه‌ای برای پرورش زنان و تعلیم موسیقی به آنان شده بود.
معیرالممالک می‌نویسد:
« روزی شاه به مادر پدرم ماه‌نسا می‌گوید دوازده دختر حاضر نماید و آنان را به عمله‌ی طرب بسپارد تا انواع ساز و آواز و رقص‌ها را بیاموزند و پس از تکمیل به اندرون فرستاده شوند. ماه‌نسا خانم ظرف چند ماه دخترها را گرد آورده و آنان را به استادان موسیقی آن زمان می‌سپارد و در مدت دو سال دخترها به آموختن فن موسیقی و انواع سازها مشغول می‌شوند. روزی ماه‌نسا خانم مجلسی آراسته و شاه را از صبح به منزل خود دعوت می‌کند و بعد از ناهار بساط بزم می‌آراید و رامشگران ماه‌پیکر در حضور شاه به سازندگی مشغول می‌شوند. این حال سخت پسند خاطر خسروانه می‌افتد. انگشتری به ماه‌نسا خانم مرحمت می‌کند و انعام شایانی در حق استادان نوازنده مبذول می‌دارد.»

به گفته‌ی روح‌الله خالقی، از میان این زنان تقریبا هیچ‌کدام در جریان موسیقی تاثیرگذار و برجسته نبوده‌اند و اگر در این میان کسی فعالیت ارزشمندی داشته مجال هنرنمایی پیدا نکرده و از دربار شاه خارج نشده است.
در دوران ناصرالدین شاه، از کنار هم قرار گرفتن چند نوازنده و خواننده، یک دسته ایجاد می‌شد. دسته‌ها که همان گروه‌های موسیقی بودند، به زنانه و مردانه تقسیم می‌شدند. گاهی نیز یک دسته به‌صورت خانوادگی با همراهی پدر و مادر و دختران فعالیت می‌کردند:

«در کاخ گلستان، هفته‌ای یک بار بساط عیش و طرب برپا می‌شد و برای دسته‌ی موزیک دارالفنون و ارکستر کامران میرزای نایب‌السلطنه پرده‌ای در حیاط گلستان می‌کشیدند. دیگر نوازندگان که همه زن بودند در قسمت شمالی کاخ گلستان جا می‌گرفتند و قریب هزار نفر از زن‌های حرم و خدمه‌ی آنان به کاخ گلستان می‌آمدند. از دسته‌های نوازنده و رقاص و بازیگر، دسته‌ی مومن‌کور که همه زن بودند معروف بود و بعد دسته‌ی زعفران‌باجی.»


دسته‌های مومن‌کور و کریم کور

در میان دسته‌های دوره‌ی ناصرالدین شاه،‌ دو دسته از نظر زبده بودن افرادشان اهمیت داشتند. یعنی نوازندگان و خوانندگان آن دسته‌ها زبده و نخبه و صاحب استعداد بودند:
«مومن سردسته و خود موسیقی‌دانی بزرگ و ردیف‌شناسی آگاه بود و به اغلب نوازندگان گوشه و دقایق فن می‌آموخت. افراد دسته نیز از تعلیم‌یافتگان خودش بودند. همسر و دخترانش با او همکاری می‌کردند، زنش ضرب می‌گرفت و دف می‌زد و ظاهرا می‌خواند. یکی از دخترانش که حاجیه نامیده می‌شد و در زیبایی و طنازی آفتی بود، ارگ دستی را سخت خوش می‌نواخت و ساز و آوازش هماهنگ بود.»
«در دسته‌ی کریم کور، سردسته‌ی گروه تار می‌زد و آواز ملیحی داشت. از سه مرد دیگر، دو تن ضرب می‌زدند و دختر کریم کمانچه می‌زد و یک زن دیگر می‌خواند.»

دسته‌ی آقا جان سنتوری و کوکب سیبیلو

اهمیت دسته‌ی این زن و شوهر در آن است که یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دانان تاریخ ایران یعنی سماع حضور، فرزند و دست‌پرورده‌ی این زن و مرد مطرب بوده است.

در این دوران از میان زنان موسیقی نیز، نام تعدادی در تاریخ ثبت شده است :

مرضیه

شهرت مرضیه به جهت آن است که معشوق دلکش آهنگ‌ساز بزرگ بوده و دلکش در توصیف او آهنگ‌ها ساخته است.

سلطان خانم

از زنان آهنگ‌ساز و از کسانی بود که توانست از دایره‌ی مطرب‌پرور اندرونی پا فراتر بگذارد و موسیقی ایرانی را تعلیم ببیند:
«در آن ایام که کارهای اجتماعی ویژه‌ی مردان بود، زنان به ندرت در امور هنری شرکت می‌جستند، موسیقی مطرود شناخته می‌شد و اشتغال بدان حتی برای مردان شغلی به دور از عزت و احترام بود. در چنین شرایطی، سلطان خانم که از یک خانواده‌ی متوسط تهران بود بنا به ذوق سرشار و عشق بسیاری که داشت به فرا گرفتن موسیقی مصمم شد و از سرزنش بزرگان نهراسید. قیود اجتماعی را نادیده انگاشته و در کلاس درس آقا علی‌اکبر فراهانی به تلمذ پرداخت.»
از آثار سلطان خانم به‌دلیل نبودن وسایل ضبط و نگاشته نشدن نت چیزی در دست نیست جز یک ترانه با نام «بتا بتا» در دستگاه چهارگاه.

تاج‌السلطنه
دختر ناصرالدین شاه بود که به قولی به‌رغم بیزاری نخستینش از تحصیل، به آموختن موسیقی، نقاشی، زبان فرانسه و مطالعه‌ی ادبیات و فلسفه دل بست. نام او در میان زنان آهنگ‌ساز آمده. او از تعلیم پیانو نیز بهره‌مند بود. از این بانوی هنرمند، تصنیفی در بیات اصفهان به یادگار مانده است.

عصمت‌الدوله

نام این دختر از دختران ناصرالدین شاه در یادگیری موسیقی، شهرت زیادی دارد. گفته می‌شود او اولین زنی است که در ایران پیانو نواخته است. ظاهرا، روایت صحیح‌تر این ماجرا این است که عصمت کنیزی به نام تبسم داشته و از سرور‌الملک، سنتورنواز بنام دربار ناصری می‌خواهد که به آن کنیز پیانو یاد بدهد. تبسم هرچه از پیانو می‌آموخته به عصمت‌الدوله نیز یاد می‌داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *