با نگاهی به تاریخ و بررسی جایگاه زنان در موسیقی ایران، بدون شک، بنا به دلایل بسیاری، برجستهترین و مهمترین جایگاه را از آن قمرالملوک وزیری، آوازخوان معاصر مییابیم.
قمر در سال ۱۲۸۴ در تاکستان و در حالی متولد شد که پدرش چند ماه قبل از دنیا رفته بود. او پس از تولد نیز فقط هشت ماه از نعمت حضور مادر برخوردار بود و پس از چندی مادرش را نیز به دلیل بیماری از دست داد و پس از آن مادربزرگش که روضهخوان مجالس زنانه بود سرپرستی او را بر عهده داشت. نخستین جرقههای ورود قمر به عالم هنر، از همین بستر و زیر سرپرستی مادربزرگش بود. او دربارهی این موضوع میگوید:
«من مدیون تربیت اولیهی خودم هستم، چرا که همان پامنبری کردنها به من جرئت خوانندگی داد.»
اگرچه همراهی او با مادربزرگش در مجالس روضه، آغاز خوبی بود، اما قمر برخلاف زنان دیگر آن زمان، راه خود به موسیقی را از میان دستهها و مطربهای زنانه باز نکرد. در حقیقت،آشنایی او با مرتضی نیداوود بود که سببساز آشناییاش با موسیقی جدی شد. قمر تحت تعلیم استادان موسیقی قرار گرفت و به همین جهت او را از معدودزنانی میدانند که تنها ترانهخوان و ضربیخوان نبود و موسیقی آوازی را میشناخت و بهنیکویی میخواند.
نیداوود دربارهی این آشنایی میگوید: «به او گفتم صدای فوقالعادهای دارید. چیزی که کم دارید آموختن گوشههای موسیقی ایرانی است.»
قمر تحت تعلیم نیداوود درسهای بسیاری گرفت:
-دستگاههای موسیقی ایرانی. آوازها و اکثر گوشهها.
– نحوهی خوانندگی و چگونگی درآمد، سیر در گوشهها، فرود.
-اشعار مناسب از شاعران متقدم مثل سعدی، حافظ، مولوی و برخی شاعران معاصر برای خواندن هر نغمه یا گوشه.
-نحوهی تحویل دادن شعر در آواز و تحریرها و تزیینهای آوازی مناسب.
-مدگردیهای مناسب آوازی بهخصوص مهارت در فرودها و گذر از گوشه یا نغمه به گوشههای مناسب سنتی.
-مهارت در اوج در گوشههای مناسب مانند عشاق، حجاز، بیات راجه، مخالف سهگاه و گوشهی حسینی در شور و تحریرهای مناسب در اوجهای مربوط.
– فراگرفتن قطعههای ضربی مناسب و تصنیفهای معمول هر آواز مانند ساختههای درویش، عارف، نیداوود و…
چرا قمر در موسیقی ایران، نامی یگانه است؟
خصوصیات صدایی و تعلیم موسیقایی قمر
مرتضی نیداوود دربارهی صدای قمر میگوید:
«صدای این خانم جوان به اندازهای نیرومند و رسا است که باورکردنی نیست و در عین حال به قدری گرم که آن هم باورکردنی نبود. چون صفات «گرم و قوی» به ندرت ممکن است در صدای یک نفر جمع شود. هر صدای نیرومندی، ممکن نیست خشونتی نداشته باشد و هر صدای گرمی، ضعفی. اما خدا شاهد است نه قوی بودن صدای قمر آزاردهنده بود، نه در گرم بودنش ضعفی وجود داشت. منظورم از گرم بودن، آن حالت صدا است که جذابش میکند و این حالت در صدای قمر فوقالعاده بود.»
صدای قمر، صاف و درخشنده و دارای جاذبیت بود. او از عهدهی خواندن آواز و تصنیف بهخوبی برمیآمد. حدود صدای او با حدود صدای متسوسوپرانو در موسیقی اروپا قابل تطبیق بود.
وسعت صدای قمر در اجرای تحریرها در بم و اوج نشانهی توان او در خوانندگی بود. طنین صدای قمر خاص خود او بود. چون از اول با ساز پردهدار یعنی تار تمرین کرده بود نتهای گام را بهخوبی ادا کرده و بر اثر نوع بازتاب مطبوع صوت در حفرههای صوتی فوق حنجرهی آواز او زنگ و درخشندگی خاصی داشت. قدرت صدایش با طنین آن بستگی داشت و صدای پردامنهاش گاه در هوای آزاد و سکوت شب تا فواصل زیاد شنیده میشد. در چنان اوجی صدای او هیچگاه شکستگی حاصل نمیکرد و از نتهای اصلی خارج نمیشد، بلکه تحریرها را بدون فشار، با راحتی و به طرزی مطبوع ادا میکرد.
مقطع زمانی فعالیت هنری قمر
با ورود علینقی وزیری به ایران پس از گذراندن تحصیلات موسیقی در اروپا و تاسیس مدرسهی عالی موسیقی در اسفند ماه ۱۳۰۲ و کلوب موزیکال و نشر چند مقاله، خوانندگان به تدریج دریافتند که هنر و بهویژه موسیقی نیز شان و اعتباری دارد و اجرای کنسرت رواج یافت.
از آنجایی که اولین کنسرتها در ایران مختص آقایان بود، برای ایجاد فضایی سالم که در آن خانمها بتوانند از برنامهها استفاده کنند تلاشهایی میشد. کلنل وزیری از کسانی بود که در این راه تلاشهای موثری انجام داد. روحالله خالقی در جلد دوم «سرگذشت موسیقی ایران» از تشکیل کلاس دختران، کلوب خانمها و سینمای زنان توسط کلنل وزیری در زمانی یاد میکند که به قول او: در موقع گردش و تفریح، یک طرف خیابان زنانه و طرف دیگرش مردانه بود. و زنان حق شرکت در نمایش و سالن سینما را نداشتند. مدارس دخترانه و به طور کلی امکانات تربیتی زنان کم بود. کلنل در این مسیر تلاشهای بسیاری کرد و در نهایت قمر توانست در کنسرتی که ادیبالسلطنه برایش برپا کرده بود روی صحنه برود.
خود او دربارهی این کنسرت گفته است: «یکی از خاطرهانگیزترین حوادث زندگی من که هیچگاه فراموش نخواهم کرد آن شب بود. جمعیتی در راه ایستاده بودند. برخی قیافههای عصبانی و ناراحت را هم میدیدم. ترسی مرموز سراپایم را فرا گرفته بود. با آن که تعدادی ماموران انتظامی هم مراقب اوضاع بودند با احتیاط از میان آنان گذشتم و به گراند هتل وارد شدم. چلچراغهای سالن را روشن کرده بودند و سالن پر از جمعیت بود. پس از لحظاتی، هنگامی که پردهی آلبالوییرنگ صحنه کنار رفت، من با تاج گل زیبایی روی صحنه حاضر شدم. حاضران با کف زدن و شور و هیجان ورودم را به صحنه گرامی داشتند و این همه استقبال از یک زن تنها و بدون پشتیبان به من امید و اعتماد به نفس داد. بیاختیار اشک شوق در دیدگانم آمد ولی سعی کردم خودم را کنترل کنم. نوای تار مرتضی خان نیداوود به دادم رسید که چهارمضراب را شروع کرد و کمکم فرصتی یافتم که حنجرهام را که بر اثر فشار گریهی شوق منقبض شده بود استراحت دهم و خودم را برای اجرای آواز آماده کنم. به تدریج آن هیجان اولیه جای خود را به آرامش داد و سالن را سکوت فرا گرفت. پس از شروع درآمد آواز که با مضرابهای شمردهی مرتضی خان اجرا میشد، آب دهانم را فرو بردم و چشم از جمعیت برگرفتم و بهآرامی به مرتضی خان نگاه کردم. پس از لحظههایی او با سکوت آخرین جملههای درآمد آواز با نیماشارهی چشم و سر خود به من فهماند که درآمد آواز را شروع کنم و من خواندم.»
–خصوصیات اخلاقی قمر
نام قمر همواره با بخشندگی، مهربانی و مردمدوستی قرین بوده و او را به سبب صفات والایش میشناسند و ستایش میکنند. و این ویژگیها در محبوبیت بالای او در میان مردم و هوادارانش تاثیر بسیاری داشت. علیرغم بخشندگی و سایر صفات والای قمر، او در فقر و تنگدستی از دنیا رفت.
و اینگونه بود که قمر به عنوان یکی از اولینها، در تاریخ موسیقی ایران جاودانه شد.