به گفته دکتر دنیل گلمن، هوش هیجانی مجموعه تواناییهایی است که به ما کمک میکنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و تنظیم کنیم. کسانی که در حوزه هوش هیجانی عملکرد بهتری دارند، میتوانند هیجانات و احساساتشان را به گونهای مدیریت کنند تا به حالتی روانی که با اهداف آنها متناسب است دست یابند. وقتی نیاز به احساسات و هیجانات خاصی داریم، یکی از راههای دستیابی به آنها، استفاده از موسیقی است.
بعضی از افراد برای دستیابی به احساس موردنظرشان از تمرینات مدیتیشن یا ذهنآگاهی استفاده میکنند. رویکرد دیگری که میتوان از آن استفاده کرد از مسیر موسیقی میگذرد. برای مثال تم اصلی موسیقی فیلم راکی (Rocky) را در نظر بگیرید، این موسیقی را بارها هنگام پخش مسابقات ورزشی از تلویزیون شنیدهاید. چرا این موسیقی برای ایجاد انگیزه و هیجان متناسب با مسابقه ورزشی خوب است؟ جواب این است که موسیقی میتواند برای اینکه حال روانی خاصی را تجربه کنیم انگیزهبخش باشد. به همین خاطر است که شما میتوانید از انواع مختلف موسیقی به عنوان انگیزه برای دستیابی به اهداف متنوع استفاده کنید.
مثالی وجود دارد که بهخوبی میتواند این موضوع را نشان دهد. نایگل شورت، یک استاد شطرنج بریتانیایی است. او از کودکی یک اعجوبه در شطرنج بود. وقتی که تنها ۱۲ سال داشت برای جام قهرمانی مردان بریتانیا، دارای صلاحیت تشخیص داده شد. او عنوان گرند مستر را درحالی به دست آورد که تنها ۱۹ سال داشت. او را به عنوان یکی از قویترین شطرنجبازان قرن بیستم بریتانیا میشناسند. در ادامه یکی از نقلقولهای اخیر او را در مصاحبه با رسانههای خبری میخوانید:
من طیف متنوعی از موسیقی دارم که هر کدام برای یک حالت روحیام مناسب است. زمانهایی قبل از مسابقه وجود دارد که نیاز دارم روحیه جنگجویی را در خودم تقویت کنم. برای آن زمانها موسیقی راک و هارد راک گوش میدهم. زمانهایی هم وجود دارد که باخ گوش میدهم و این موسیقی من را به فضایی کاملا متفاوت میبرد. این به بازیکن بستگی دارد که در آن روز خاص به چه روحیه و حالتی نیاز داشته باشد.
معمولا درسمینارهایی که دکتر استیون استین (متخصص روانشناسی و هوش هیجانی) برگزار میکند از شرکتکنندگان میخواهند که چشمان خود را ببندند. آنگاه دو نوع موسیقی که در بالا ذکر شد برای آنها پخش میشود. از شرکتکنندگان میخواهند که احساساتشان را ضبط کنند. نتایج نشان میدهد که عمدتا نظرات متفاوت را میتوان به سن شرکتکنندگان نسبت داد.
هماتنطور که احتمالا حدس زدید، شرکتکنندگان مسنتر، موسیقیهایی در سبک راک و هارد راک را آزاردهنده، پرخاشگر و زیادی بلند ارزیابی میکنند. مخاطبان جوانتر این قطعه را سرزنده، انگیزهبخش و هیجانانگیز ارزیابی میکنند. وقتی اجرای آندرس سگویا درحالیکه باخ مینوازد، برای شنوندگان پخش میشود، شرکتکنندگان مسنتر آن را آرامشبخش مییابند. این درحالی است که شرکتکنندگان جوانتر آن را کسالتبار، اضطرابآور و دردناک میبینند.
فارغ از سلیقه موسیقایی که هر فرد دارد، هر شخص به طور طبیعی به سبک خاصی از موسیقی احساس نزدیکی بیشتری میکند. موسیقیهایی مشخص این قدرت را دارند تا احساسات خاصی را در ما زنده کنند. این احساسات میتوانند نقش کاربردی در دستیابی به اهداف مختلف برای انسان بازی کنند. شاید شما هم ورزشکارانی را بشناسید که از موسیقی برای آمادهسازی خودشان برای مسابقات استفاده میکنند. دکتر جیم بومان، روانشناسی که تیم شنای ایالات متحده را در مسابقات المپیک همراهی میکرد به شناگران پیشنهاداتی میداد. اینکه پلیلیست خود را در کنار هم قرار دهند. موسیقیهای ملایم را برای زمانهای استراحت و آرامش، موسیقیهای با سرعت متوسط را بنا بر «ضرب در دقیقه» متناسب با سرعتی که باید در دقیقه شنا کنند و موسیقیهای بسیار تند، برای زمانیکه به سرعت برقآسا نیاز است. دکتر بومان در این باره میگوید:
استفاده از این پلیلیستها، باعث میشود تا ورزشکاران راحتتر از سطح انرژیشان به لحاظ روانشناختی و فیزیولوژیکی آگاه شوند، به گونهای که با سطوح مختلفی که قرار است در آن مسابقه دهند، متناسب باشد.
به احتمال زیاد یکی از عوامل موثر در موفقیت چشمگیر تیم شنای آمریکا در المپیک ۲۰۱۲ و کسب ۳۱ مدال، استفاده از موسیقی برای تقویت هوش هیجانی بازیکنان بود.
دکتر استیون استین نویسنده کتاب «هوش هیجانی و موفقیت شما» یکی از اولین روانشناسانی است که به مطالعه هوش هیجانی پرداخته است. هدف او یافتن راه هایی برای به کارگیری مهارت های هوش هیجانی در هر قسمت از زندگی، از جمله محل کار، رهبری، سیاست، ورزش، سرگرمی و غیره است. دکتر استین در نوشتن کتاب و مقاله، بسیار فعال است. او در این باره میگوید:
نوشتن کار بسیار خستهکنندهای است. اما چیزی که من یاد گرفتهام این است که برای داشتن انگیزه کافی برای نوشتن باید در حالت روانی (mood) مناسب قرار گرفت. من از موسیقی برای قرار گرفتن درحالت روانی مناسب استفاده میکنم.
نویسندگان حرفهای و اساسا هر متخصصی در طول کار روزانهاش مجبور است که علیرغم هر حسوحال خوب یا بدی که دارد، کارش را به خوبی انجام بدهد. پروفسور استین در این باره میگوید که موسیقی مناسب، این قدرت را دارد که نسبتا سریع او را تنظیم کند و در حسوحال مناسب و دلخواه قرار دهد.
بسیاری از نویسندگان موفق از موسیقی به عنوان بخشی از فرآیند بروز خلاقیتشان به موسیقی گوش میدهند. احتمالا بیشتر شما فیلمهای ماندگارری همچون «درخشش» ساخته استنلی کوبریک و « مسیر سبز» ساخته فرانک دارابونت را دیده باشید. فیلمنامه این فیلمها بر اساس رمانهای نویسنده مشهور «استیون کینگ» نوشته شده است. شاید برای تان جالب باشد که بدانید استیون کینگ معمولا به چه موسیقی گوش ميدهد. او میگوید:
من آدمی هستم که وقتی از یک موسیقی خوشم بیاید، بارها آن را گوش میدهم. من ترانه I Will Always Love You ویتنی هوستون را هر بار بیستوپنج دفعه گوش میدادم، این تا وقتی بود که نسخه دالی پارتون را از این ترانه پیدا کردم، آنوقت هر بار چهل بار به آن گوش میدهم!
روانشناسان از مفهومی به نام «انگیزش طبیعی» استفاده میکنند. از منظر روانشناسی، سطوح بالای انگیزش طبیعی منجر به شادی و تعادل روانی میشود. انگیزش طبیعی با احساس لذت و رضایت ارتباط مستقیم دارد. بنابراین متخصصان هوش هیجانی توصیه میکنند که تا جاییکه ممکن است راههایی پیدا کنید که در شما انگیزش طبیعی ایجاد کند. راههایی که کاری را که انجام میدهید برای شما معنادار کند. کسانی که توانایی دارند از احساسات و عواطفشان به عنوان نیرو محرکهای برای دستیابی به اهدافشان استفاده کنند، احتمال موفقیتشان بیشتر است و کمتر به شکست فکر میکنند.
فهم این نکته بسیار مهم که احساسات چطور میتوانند بر انگیزش طبیعی شما تاثیر بگذارند. کلید طلایی این است که به دنبال راههایی باشید که بتوانند احساساتی را که نیاز دارید، به دست آورید. یکی از راههای بسیار موثر برای ایجاد احساسات و عواطفی که میخواهیم، موسیقی است.