دوئت لیرا همانطور که از نامش پیداست یک گروه دونفرهی موسیقی است که اعضای آن آرش هژیرنژاد و یگانه حسینینیا هستند. این زوج، موسیقی را به صورت آکادمیک در دانشگاه فراگرفتهاند. آرش هژیرآزاد تحصیلات خود را در رشتهی نوازندگی پیانو به پایان رسانده و همسرش یگانه حسینینیا نوازندگی ویولن خوانده است. آنها از سال ۸۹ به عنوان دوئت لیرا رسما فعالیت خود را آغاز کردند. «لیرا» نام یکی از صورتهای فلکی است که در فارسی آن را با نام شلیاق یا چنگ رومی میشناسیم. میتوانیم نشانههای توجه به ستارهشناسی را در انتخاب نام گروه و نیز نام آلبومهایشان مشاهده کنیم:
تهران-مریخ:
۱. رقص ماه و زمین
۲. سفر میانستارهای
۳. فانتزی سیارات
۴. تهران-مریخ
۵. رومانس برای آندرومدا
۶. انوانسیون
۷. کوتوله سفید
۸. سیاهچاله
۹. منظومهی خورشیدی
۱۰. رگتایم
آلبوم دوم:
هشت دقیقه و بیست ثانیه:
۱. طلوع
۲. پاندورا
۳. تاج خورشیدی
۴. مولکولهای حیات (الکتروانوانسیون)
۵. پیانویی در مدار
۶. مسافران کهکشان
۷. تشعشع
۸. از میان اتمسفر
۹. سحابی (اینترمتزو فضایی)
۱۰. شفق قطبی
در آلبوم تهران-مریخ بیشتر از سبک کلاسیک و در آلبوم هشت دقیقه و بیست ثانیه از اصوات الکترونیک استفاده کردهاند.
این زوج کار موسیقایی خود را با نگاهی به پیوند موسیقی و نجوم آغاز کردند:
« نقطهی اشتراک موسیقی و نجوم بیکرانگی است.»
با خواندن یادداشت دوئت لیرا در معرفی آلبوم تهران-مریخ میتوانیم با انگیزهی ورود آنها به عرصهی موسیقی و پیوند آن با نجوم را بهتر متوجه شویم:
«درسته که موسیقی حسیترین هنره و هیچ توضیحی جز خودش بیانکنندهی اون نیست. اما حتی این درونیترین و حسیترین هنر هم در نهایت خواستگاهش، چیزی جز اتصال هنرمند به جهان بیرون و شگفتیها و ناشناختههای اون نیست. به آسمان بیانتهای پر از ستاره نگاه میکنی و از خودت میپرسی تو کجای این جهانی؟! ستارهها تو رو میبرن به عالم رویاها، چراها، چگونگیها، اینکه کرهی خاکیمون درگیر یک رقص زیبای گرانشی با جفت دیرین خودش «ماه» در حدود چهار و نیم میلیارد سال پیش شده…
اینکه احتمالا کهکشان راه شیری ما با کهکشان «آندرومدا» که در همسایگی ما و البته در فاصلهی دو و نیم میلیون سال نوری قرار داره برخورد کنه… اینکه بعضی از ستارهها پس از به پایان رسیدن عمرشون با یک انفجار عظیم به چیزی بسیار پرجرم و پرچگال تبدیل میشن که اسمش «سیاهچاله» ست و بعضیهاشون یک ستارهی کوچولوی کوچولوی کمسو ولی پرجرم به نام «کوتولهی سفید» میشن- یا اینکه تصور اینکه با سرعت نور در فضای تاریک و خالی میان ستارهها سفر میکنی و بعد از پنجاه هزار سال تازه نصفی از کهکشان خودت رو که یکی از ۱۰۰ میلیارد کهکشان کل جهان هست را دیده باشی و بالاخره اینکه ممکنه بشر برای ادامهی حیات مجبور شه به کرهی مریخ بره و آنجا را برای زندگی قابل سکونت کنه. سیارهای که احتمالاً حیات از آنجا به زمین انتقال پیدا کرده. احتمال داره برای خیلی از شنوندهها فکر کردن دربارهی این ناشناختهها جالب نباشه ولی اگه بگیم انگیزهی ساخت این قطعات در این رویاها و خیالات و تفکرات ما بوده بیراه نگفتهایم. فضای آزاد موسیقی این قطعات کاملا ملهم از فضای موسیقی کلاسیک ولی به هیچ عنوان کلاسیک نیست تلاشی است برای ساکت بودن در برابر احساساتمون در نگاه به کیهان و هستی بیان احساسات با دو ساز با همه خلوتی سعی کردیم گفت و گوی ما با شما صادقانه و خالصانه باشه.»