هیلدور گودنادوتیر- آهنگساز فیلم جوکر
هیلدور گودنادوتیر، آهنگساز و نوازنده ویولنسل اهل ایسلند است که همواره خود را به عنوان یکی از پیشگامان در موسیقی پاپ تجربی و موسیقی معاصر به جهان موسیقی عرضه کرده است.
او در مدارس موسیقی کلاسیک درس خوانده بود اما همواره از یک رویکرد عرفی و پذیرفته شده (orthodox approach) به موسیقی پرهیز میکرد و زیر بار شیوه «درست» انجام دادن کارها نمیرفت. زمانی که هیلدور ۵ سال داشت مادرش اتومبیل خود را فروخت تا بتواند برای او ویولنسل بخرد.
او در پانزده سالگی، همکاری با یک گروه موسیقی ایسلندی به نام Múm را آغاز کرد و از آن زمان تا کنون، با گروههای دیگری مثل تروبینگ گریستل (Trobbing Gristle) و سان او همکاری کرده است:
در تربیت کلاسیک (موسیقی) بایدها و نبایدهای زیادی هست. اما وقتی که من کار کردن با گروههای موسیقی را آغاز کردم هیچکدام از این قوانین به کارم نیامد و بهنوعی احساس آزادی کردم. درواقع من نگرشم را به موسیقی تغییر دادم.
او سالها عضو ثابتی از موسیقی زیرزمینی بود، اما کارهایش در زمینه موسیقی فیلم، مخاطبان بیشتری برایش به ارمغان آورد:
این خیلی عالی است. به عنوان یک موزیسین همیشه دوست داری برای مخاطب تجربههای جدید و شیوههای جدیدی برای شنیدن ارائه دهی.
همکاری با تلویزیون و سینما درهای بیشتری را به روی این آهنگساز جوان گشوده است. اما به نظر می رسد گودنادوتیر خودش را وقف موسیقی فیلم نکند. او در حوزههای مختلفی از موسیقی موفق است و حالا می خواهد کمی از کار همیشگی اش فاصله بگیرد و کار جدیدی انجام دهد. این شیوه دلخواه این موزیسین است و برایش هیجانانگیز است:
من قرار نیست فقط بر موسیقی فیلم تمرکز کنم. اگر این کار را بکنم از آن خسته خواهم شد! در حال حاضر پیشنهادهای زیادی (برای ساخت موسیقی فیلم) دارم. اما برایم مهم است که کمی فاصله بگیرم. کار روی من خیلی تاثیر می گذارد! من فقط میخواهم به دنبال حس کنجکاویام بروم!
موسیقی فیلم جوکر
من قبل از شروع فیلمبرداری، بخش زیادی از موسیقی را نوشته بودم (و این روش را ترجیح می دهم). فکر میکنم موسیقی تا حدی در بازی و اجرای بازیگر تاثیر داشت! البته قطعا بخشی از موسیقی را نیز بعد از فیلمبرداری و دیدن بازی واکین (بازیگر نقش جوکر) نوشتیم. کار کردن به این شیوه به نظر من فراتر از یک دیالوگ بود. اینگونه نبود که من با واکین درباره موسیقی این فیلم گپ بزنیم و اصلا فرصت چنین کاری هم پیش نیامد. من فکر نمیکنم نیازی باشد درباره موسیقی با هم حرف بزنیم، موسیقی چیزی است که ما آن را حس میکنیم چون در اصل با حس ما سر و کار دارد.
فیلیپس (کارگردان فیلم جوکر) دست من را باز گذاشت و به من فضا داد. او واقعا به من اعتماد کرد.
گودنادوتیر از همان زمانی که فیلمنامه را خواند پیوند عمیقی با شخصیت آرتور فلک احساس کرد:
در جوکر قبل از هر چیز داستان فیلم صرفا درباره یک نفر است و در طول پروژه ما با همان یک شخصیت سر و کار داریم که واکین به خوبی آن را بازی کرد. این شخص مردی است که تلاش میکند چیزهایی درباره گذشته و ریشههای خود کشف کند. من فکر کردم خیلی مهم است که خودم را جای او بگذارم و تصور کنم که درون این شخصیت چه میگذرد. برای من مهم بود که موسیقیای که برای آرتور نوشته میشود مستقیم و ساده و بیآلایش باشد بدون اینکه به آن شاخ و برگی داده شود. شما در فیلم هم وقتی موسیقی را میشنوید متوجه میشوید که درواقع هارمونی خاصی وجود ندارد، بلکه مانند زنجیرهای از افکار است که به هم پیوسته شدهاند و یک جور سادگی خشن در آن نهفته است.
او ساز ویولنسل را به عنوان محوریترین ساز در موسیقی این فیلم انتخاب کرد. ویولنسل در آثار تک نوازیهای گودنادوتیر صدای برجستهای دارد و ساز تخصصی اوست.
در ابتدای فیلم صدای ارکستر پشت صدای ویولنسل پنهان شده و به سختی شنیده میشود، مثل آرتور که در تمام عمر از خودش پنهان بوده و خشم، رنجش و انزجار خود را پشت لبخند و قهقهه های تصنعی پنهان میکرده است. هنگام روبه رو شدن آرتور با خشم درونی خودش ظهور صدای ارکستر را در موسیقی فیلم میبینیم. گودنادوتیر میگوید:
«هرچه در داستان بیشتر پیش میرویم، آرتور به چیزهای بیشتری (درباره خودش) پی میبرد و با نزدیک شدن به پایان فیلم خشم او آشکارتر میشود. همزمان با این اتفاقات ما میبینیم که صدای ارکستر به حدی بلند می شود که صدای ویولن سل در آن گم میشود و شخصیت جوکر بر آرتور فلکی که در ابتدای فیلم دیده ایم چیره میشود.
تجربه ساختن موسیقی جوکر برای گودنادوتیر تجربهای حسی و غریزی بود و حتی از لحاظ فیزیکی (شرایط) او را تحت تاثیر قرار داد:
(وقتی که با ویولنسلم نشستم و رو به روی نتها قرار گرفتم)، یک جور صاعقه در سینهام احساس کردم. با خودم میگقتم خودش است! این همان صدای او (جوکر) است. این همان چیزی است که او میخواهد بگوید. این احساس شدیدترین نزدیکی فیزیکی بود که تا کنون با نتهای نوشته شده و موسیقی احساس میکردم. این موسیقی همان تم اصلی آرتور بود.
گودنادوتیر در این فیلم احساسی را داشت که به گفته خودش کمتر آهنگسازی در تجربه موسیقی فیلم آن را حس میکند. او شاهد این بود که موسیقیاش تاثیر مستقیمی بر بازی و عملکرد بازیگر دارد. از نظر گودنادوتیر این تجربه جادویی در صحنه حمام در اواسط فیلم به خوبی نشان داده شده است. این لحظه به شیوهای قدرتمند آغاز دگرگونی آرتور را به خوبی نشان داد.
گودنادوتیر با دیدن این صحنه برای نخستین بار و تماشای رقص باله فینیکس در همراهی با موسیقیای که او ساخته بود شگفت زده شده بود:
برای من بسیار سحرانگیز بود که میدیدم واکین چیزی را اجرا میکند که بسیار شبیه آن چیزی بود که من از لحاظ فیزیکی تجربه کرده بودم. با دیدن این که میتوان بدون صحبت کردن اینگونه ارتباط برقرار کرد و حسی را منتقل کرد هیجان زده میشدم. این از زیباترین لحظات همکاری بود که من تا به حال تجربه کرده ام.
گودنادوتیر میگوید در جریان فیلم های جوکر و سریال چرنوبیل موسیقیاش به فرهنگ عامه مردم (پاپیولار) راه پیدا کرده و فضا را برای بحث درباره موضوعاتی که از نظر او مهم است مساعد کرده است: