«شادش کن!»، «افسرده شدیم!»، «یاد بدهکاریهام افتادم» و جملههای بیشمار دیگری از این دست، واکنشهای برخی اطرافیانمان هستند در زمانی که یک قطعه موسیقی بهاصطلاح غمگین پخش میکنیم. اما آیا گوش دادن به موسیقی غمگین واقعا برای ما ضرر دارد؟
براساس پژوهشهای بسیار، موسیقی میتواند باعث ایجاد شادی شود و سطح اضطراب را کاهش دهد. اما امروزه مطالعات جدید نشان می دهد که حتی موسیقی غمگین نیز میتواند موجب بهبود سطح خلق و خوی انسان شود.
گاهی اوقات ما موسیقی را برای سرگرمی گوش میدهیم. اما گاهی این کار جنبهای جدیتر و متفاوت دارد. بسیاری از ما هنگام تجربهی حالات مختلف روحی ناخودآگاه موسیقی گوش میدهیم. موسیقی به ما این امکان را میدهد که اوج عواطف خود را در یک قطعه ببینیم و با آن همذاتپنداری کنیم. موسیقی در ما ایجاد همدلی میکند و ما را به این مسئله آگاه میکند که فرد دیگری عواطفی از جنس عواطف ما را تجربه کرده و طوری آن را (با زبان موسیقی) بیان کرده که شاید ما قادر نبودهایم آن حس را آنگونه بیان کنیم. حتی گوش دادن به موسیقی غمگین برای بیشتر شنوندگان حسی از لذت و آسودگی همراه دارد. موسیقی هورمونهایی مثل دوپامین را در مغز آزاد میکند. موسیقی ناحیههایی احساسی از مغز را درگیر میکند که با هیچ فعالیت دیگری درگیر نمیشوند.
در زمانهایی مثل تجربهی یک شکست عاطفی، موسیقی به ما کمک میکند کمتر احساس انزوا و تنهایی کنیم. وقتی به صدای موسیقی یا کلماتی که از دهان خواننده بیرون میآید گوش میدهیم، حس میکنیم که در تجربهی درد تنها نیستیم و احساس همدلی در ما تقویت میشود.
موسیقی به ما کمک میکند احساس کنیم با افراد دیگر در ارتباط هستیم و اینگونه با احساس تنهایی مقابله کنیم.
روانشناسان بر این باورند که انکار عواطف منفی، به سلامت روان انسان آسیب میزند و برعکس صحبت کردن دربارهی اینکه چه احساسی داریم میتواند به خودآگاهی و تسکین عواطف منفی کمک کند. بنابراین اینکه ما هنگامی که غمگین یا سوگوار هستیم، بخواهیم حواس خودمان را پرت کنیم و موسیقی شاد گوش کنیم شاید همیشه راه حل خوبی نباشد.
گوش کردن به موسیقی متناسب با حال روحی میتواند ما را متوجه کند که دقیقا چه عواطفی را تجربه میکنیم و بدانیم که در تجربهی آن احساس تنها نیستیم. اگرچه گاهی نیز میتواند منعکسکنندهی عواطفی ناگوار باشد و پیامدهایی ناخواسته به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، گاه وقتی یک موسیقی غمگین میشنویم، احساسات مشترک نوستالژیکی را تجربه میکنیم. این به ما کمک میکند کمتر احساس بیمعنایی و اضطراب داشته باشیم.
از یک منظر دیگر، وقتی موسیقی غمگین گوش میدهیم، شبیهسازی اندوه به ما امکان میدهد این احساس را تجربه کنیم و از آن چیزهایی بیاموزیم. ما میتوانیم همدلی خود را تقویت کنیم، یاد بگیریم که چیزها را از دیدگاه دیگران بهتر ببینیم، و واکنشهای مختلفی را به غم و اندوه امتحان کنیم. این ممکن است ما را برای زمانی که واقعا در زندگی چیزی را از دست میدهیم، آماده تر کند.
در یک پژوهش از افراد خواسته شد احساس خود را هنگام شنیدم موسیقی غمگین بیان کنند. و آن را با واژهای توصیف کنند. واژههایی که به کار برده شد به این شرح بودند:
نوستالژی
آٰرامش
لطافت
غم
بهت
قدرت
در مجموع، میانگین این واژهها بیش از سه واژه بود. این نشان میدهد که واکنش عاطفی ما به موسیقی بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میشود.
این بررسی همچنین نشان میدهد که بسیاری از مردم احساس میکنند از طریق گوش دادن به موسیقی غمگین پاداشهای عاطفی خاصی به دست میآورند. این پاداش ها شامل تخیل، تعدیل عواطف و همدلی است. این میتواند توضیحی باشد برای این که دهد که چرا مردم در زمانی که غمگین هستند، بیشتر به موسیقی غمگین روی میآورند. ضمن اینکه ایجاد این پاداشها نشان میدهد که استفاده از موسیقی غمگین، میتواند در موسیقیدرمانی نیز نقش مثبتی داشته باشد.
با گوش کردن موسیقی غمگین به تمام معنی تخلیه میشوم. روحم ازاد میشود و حتی راحت اشک میریزم واحساس سبکی به من دست می هد.