بهترین پیانیست‌های نابینا

بهترین پیانیست‌های نابینا

در میان نوازندگان پیانو نیز همچون سازهای دیگر، نوازندگان نابینا کم نیستند. برخی از این نوازندگان از برترین پیانیست‌های دنیا هستند. در این نوشتار با چند تن از این هنرمندان آشنا می‌شوید. شاید خواندن داستان‌ها و اتفاقات زندگی و نبوغ و پشتکار این افراد برای شما هم الهام‌بخش باشد.

ری چارلز
ری چارلز، پیانیست، آهنگساز و نوازنده‌ی آمریکایی بود که هم‌عصرانش او را نابغه می‌خواندند. او که ترجیح می‌داد «برادر چارلز» صدایش کنند، به طور خاص به سبک جاز‌بلوز علاقه داشت و از پیشگامان و آفرینندگان موسیقی سول شناخته می‌شد.
بینایی چارلز از سن پنج سالگی به سمت زوال رفت و او در هفت سالگی مطلقا نابینا شد. در دوران ابتدایی معلم پیانو داشت که با استفاده از خط بریل پیانو را به او آموزش می‌داد. سختی کار این هنرجوی نابینا بسیار بود زیرا می‌بایست حرکت‌ها را با یک دست تمرین کند و با استفاده از دست دیگرش خط بریل بخواند. چارلز از نوعی کاریزما برخوردار بود که هنگام اجراهایش احساس می‌شد.از جمله فعالیت‌های دیگر او ساخت موسسه‌ای بود که به افراد ناشنوا بورس تحصیلی اعطا می‌کرد.

استیوی واندر

واندر که به کودک خارق‌العاده مشهور بود شش هفته زودتر از زمان مقرر و با مشکل ROP (رتینوپاتی نوزادان زودرس) به دنیا آمد. همین نقص این نوزاد و هنرمند بالفطره را به ورطه‌ی کوری کشاند. استیوی در زمان کودکی خود همیشه در حال ساز زدن بود و از همان زمان در کنار پیانو، هارمونیکا و درامز نیز می‌نواخت. برای او ری چارلز بسیار الهام‌بخش بود. واندر از سن کم آلبوم‌های موسیقی خود را منتشر می‌کرد و در نهایت با فروش بیش از یک میلیون اثر موسیقایی از پرفروش‌ترین هنرمندان آمریکا در زمان خود شناخته شد. واندر در عمر هنری خود جوایز بی‌شماری به دست آورد که بیست و دو جایزه‌ی گرمی از آن جمله‌اند. او همچنین سازنده‌ی موسیقی فیلم زن سرخ‌پوش بود که برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین موسیقی فیلم شد.

استیوی واندر در حال دریافت جایزه‌ی گرشوین از باراک اوباما
استیوی واندر در حال دریافت جایزه‌ی گرشوین از باراک اوباما

رونی میلساپ

وی از برجسته‌ترین پیانیست‌های آمریکایی در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ شناخته می‌شود . او نابینا متولد شد و مادرش پس از به دنیا آوردن او ترکش کرد. ملیساف در یک شرایط سخت پیش پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کرد. آن‌ها در پنج‌سالگی او را به مدرسه‌ی نابینایان فرستادند. او استاد نوازندگی پیانو در سبک کانتری بود و در کنار پیانو سازهای دیگری را نیز می‌نواخت. رونی به‌خاطر یکی از تک‌آهنگ‌هایش برنده‌ی جایزه‌ی گرمی شد.

آرت تیتوم

او از نوابغ پیانو و به‌روایتی برجسته‌ترین پیانیست سبک جاز شناخته می‌شود. مشهور است شبی تیتوم وارد یک کلوب شبانه شد. فتس والر در آنجا مشغول نواختن پیانو بود و با دیدن تیتون گفت: من فقط پیانو میزنم اما امشب خدا (تیتوم) اینجاست. تیتوم اکراه داشت که توجه‌ها به سمت نابینایی‌اش جلب شود. او از کودکی دچار مشکلات چشمی بود و به‌تدریج بینایی کامل چشم چپ و بخشی از بینایی چشم راست خود را از دست داد. مهارت او در نواختن پیانو به‌شیوه‌ی گوشی بسیار مشهور بود.

مون داگ (لوئیس هاردین)

لوئیس هاردین معروف به مون‌داگ علاوه بر نوازنده‌ی پیانو، آهنگساز و شاعر هم بود. او در شانزده‌سالگی بر اثر تصادف بینایی خود را از دست داد. پس از آن، در مدرسه‌ی مخصوص نابینایان، مباحث پایه‌ای موسیقی را آموخت و در کنار مطالعات خود در زمینه‌ی تئوری موسیقی، به‌شیوه‌ی گوشی نوازندگی پیانو و آهنگسازی را یاد گرفت. مون‌داگ سبک زندگی مخصوص به خود را داشت. او زندگی کردن در خیابان را انتخاب کرده بود. صداهایی که در خیابان در جریان بود همواره بر او تاثیر می‌گذاشت و برایش الهام‌بخش بود. او در میان موزیسین‌ها و طرفداران موسیقی جاز به ضرب‌آهنگ تند و قطعه‌هایی که می‌ساخت مشهور بود.

نوبویوکی تسوجی

این نوازنده‌ی پیانو نابینا متولد شد. از همان کودکی حس موسیقایی فوق العاده‌ای داشت و مادرش در دو سالگی او متوجه این موضوع شد. در کودکی با یک پیانو اسباب بازی نت‌ها را می‌زد. نوبویوکی در کودکی در بسیاری از رقابت‌های موسیقی ژاپن برنده شد، برای اجرا به کشورهای مختلف می‌رفت و جایزه کسب می‌کرد. او در پانزدهمین رقابت بین‌المللی شوپن برنده‌ی جایزه‌ی منتقدان شد. اجراهای او بی‌نقص و کامل است و این در حالی است که او به دلیل کوری مطلق، نوازندگی را تماما به‌صورت گوشی یاد گرفته است.

جرج شرینگ 

این پیانیست علی‌رغم نقصی که داشت،‌ به‌خاطر دستاوردهایش در موسیقی جاز مشهور بود. او در سه سالگی آموختن پیانو را آغاز کرد و مدتی بعد در مدرسه‌ی مخصوص نابینایان به تحصیل موسیقی مشغول شد. جرج پس از ضبط چند اثر به گروه موسیقی جاز معروف هری پری پیوست. شرینگ در طول عمر هنری خود بیش از ۳۰۰ قطعه موسیقی ساخته و در کشورهای مختلف به اجرا پرداخته است. او توسط ملکه‌ی انگستان مورد تقدیر قرار گرفت و مدتی نیز در کاخ سفید (در دوره‌ی سه رئیس‌جمهور آمریکا)‌ پیانو می‌زد.

خواکین رودریگو

رودریگو کسی بود که تمام قرن بیستم را زندگی کرد. او در سال ۱۹۰۱ در والنسیا متولد شد و در ۱۹۹۹ در مادرید درگذشت. این موزیسین اسپانیایی در سه سالگی بر اثر بیماری دیفتری بینایی خود را از دست داد. نابینایی باعث شد که او به دنیای موسیقی گرایش پیدا کند و به قول خودش سفر موسیقایی او از اینجا آغاز می‌شود.
در آثار رودیگو رد پای موسیقی محلی اسپانیا به‌وضوح دیده می‌شود:
«می‌پندارم که موسیقی من پیش از هر چیز از گرایش‌های مکتب ملی اسپانیا پیروی کرد سپس از حضور و ورود عنصرهایی که من آن‌ها را پلاستیسیزم می‌نامم، یعنی احترام به کاربردها و سنت‌ها.»

برخی از آثار او موسیقی آوازی و بخش دیگری شامل آثاری برای ارکستر بود که موجب شهرتش شد. رودریگو نوازنده‌ی گیتار نبود اما آثاری که برای این ساز ساخت،‌ سهم مهمی در ارتقای آن داشته است. در حقیقت، بیشتر آثار او برای گیتار و همچنین ساز چنگ نوشته شده است. جالب است بدانید تصنیف مشهور و محبوب کنسرتو آران‌خوئز از ساخته‌های خواکین رودریگو است. این قطعه درواقع گفت‌وگویی میان ساز گیتار و ارکستر است:
«هرگز تصور نمی‌کردم که این کنسرتو این‌همه شیفتگی در میان مردم، سنت‌ها و سلیقه‌های گوناگون برانگیزد.»

مارکوس رابرتز

رابرتز یک موزیسین پاپیولار در سبک جاز بود. او در سن پنج‌سالگی بر اثر اختلال‌ها و بیماری‌های چشمی نابینا شد. او یادگیری پیانو را مرهون مادرش بود که او هم زنی نابینا بود و با عشق نواختن پیانو را به کودک خود یاد داده بود. او از سن خیلی کم به اجرای تک‌نوازی‌های پیانو می‌پرداخت، کنسرت برگزار می‌کرد و در رقابت‌های مختلف پیانو شرکت می‌کرد. رابرتز در سال ۲۰۱۲، گروه The modern jazz generation را تاسیس و دو سال بعد اولین آلبوم خود را منتشر کرد. رابرتز زندگی برجسته‌ای داشت و در سال ۲۰۲۱ به پاس کمک‌هایش به جامعه و جهان، از دانشگاه بریگام یانگ دکترای افتخاری دریافت کرد. او هنگام دریافت این مدرک، در سخنرانی خود گفت:
«ما باید برای دیدن هر شخص مخصوصا افرادی که مثل ما نیستند وقت بگذاریم. در این صورت است که پیوند ما با یکدیگر محکم خواهد شد و اعتماد بیشتری شکل خواهد گرفت.»

کن مدما

این موزیسین توانمند با وجود اینکه به‌طور مادرزاد نابینا بود از پیانیست‌های تاریخ به‌شمار می‌رود. کن در پنج سالگی یادگیری پیانو را آغاز کرد و در هشت سالگی توانست تئوری موسیقی را با خط بریل بیاموزد. او علاوه بر پیانو در نواختن سازهای دیگر نیز تخصص داشت. او به‌واسطه‌ی یادگیری از طریق گوش قادر بود در سبک‌های مختلف بداهه‌نوازی کند. برخی از مشهورترین ترانه‌های او از یک بداهه‌نوازی در اجراهای زنده‌اش سرچشمه می‌گیرد. مدما در حیات هنری خود نقاط مختلف جهان مثل آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی به اجرای موسیقی پرداخت.
مدما در رشته‌ی موسیقی‌درمانی در دانشگاه ایالتی میشیگان در لنسینگ متخصص شد و در شهر فورت وین ایالت ایندیانا و سپس در بیمارستان اسکس کان در نیوجرسی به‌عنوان درمانگر مشغول به کار شد:
«من گروهی از نوجوانان را داشتم که حقیقتا آسیب دیده بودند و شروع کردم به نوشتن ترانه‌هایی درباره‌ی زندگی آن‌ها. پس از آن از خودم پرسیدم: چرا درباره‌ی زندگی (مسیحی) خودت نمی‌نویسی؟! و شروع کردم! که از طرف مردم واقعا بازخوردهایی داشت.»
متن ترانه‌های او دربردارنده‌ی نظراتش درباره‌ی مسائلی اجتماعی همچون فقر،‌ گرسنگی، بی‌عدالتی و بی‌خانمانی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *