فرزاد خاوند نوازنده و مدرس ویولن اهل شیراز است. او سابقه زیادی در تدریس و نوازندگی ویولن دارد و بیشتر عمر خود را در کشورهای اروپایی به فعالیتهای موسیقایی مشغول بوده است. متن حاضر، گفتگوی این هنرمند با گروه فرهنگی مجموعه پیانو باربد است که در شیراز انجام شده است.
من فرزاد خاوند هستم، نوازنده و استاد ویولن، اهل شیراز.
- داستان شما و ویولن چگونه شروع شد؟
از حدود یازده دوازده سالگی و در حقیقت با یک گشت در حیاط خانه شروع شد. آن زمان در تهران زندگی میکردیم و به صورت اتفاقی در یکی از شمارههای کیهان بچهها یک تبلیغی راجع به هنرستان عالی موسیقی ملی در تهران دیدیم. ما برای کلاسهای تابستانه به آنجا مراجعه کردیم. وقتی که من محیط را دیدم و فهمیدم که میشود آنجا به تحصیل موسیقی مشغول شد، صد در صد تصمیمم را گرفتم که به آنجا بروم.
- چرا ویولن؟
شاید آن روزها به صورت اتفاقی بود. سازهای زیادی را نمیشناختیم. گفتند چه سازی دوست داری. گفتم: ویولن. ناظم هنرستان دستهایم را نگاه کردند و گفتند مناسب ویولن هست. و ساز را شروع کردم.
- بعد از هنرستان چطور موسیقی را ادامه دادید؟
من حدود چهار تا پنج سال از امکانات آنجا استفاده کردم و در سن شانزده سالگی با یک بورس فرهنگ و هنر ایران را ترک کردم و به بلژیک رفتم. در کنسرواتور سلطنتی بروکسل و بعد آلمان و در واقع از آن موقع دوران بعدی زندگی من شروع میشد. چهار پنج سال در آلمان درس خواندم و بعد برای کارهای مربوط به موسیقی به کشورهای دیگر اروپایی سفر کردم. در مجموع من حدود 35 تا 40 سال در اروپا زندگی کردم. در اسپانیا کار کردم. فوق لیسانسم را در انگلستان از رویال آکادمی لندن گرفتم و آنجا به کار و زندگی و خانواده مشغول شدم. نهایتا ما به فرانسه نقل مکان کردیم و حدود ده دوازده سال آنجا زندگی کردیم. در اواخر این دوران، یعنی حدود ده دوازده سال پیش، به تشویق دوستان قدیمی در ایران، من برای کنسرت دادن با یک پیانیست ایرانی که در فرانسه زندگی میکرد بعد از حدود سی و پنج سال به ایران آمدم و در تالار وحدت کنسرت موفقی داشتیم. بعد به شیراز آمدیم. در آنجا هم با بعضی از بچهها آشنا شدیم که این آشناییها ادامه دارد. بعد از آن دوباره ایران را ترک کردم. اما بعد از دو سه سال به خاطر شرایطی که برایم ایجاد شد توانستم کلا به ایران نقل مکان کنم. و در حال حاضر حدود هشت یا نه سال است که در ایران هستم. و به خصوص در شیراز مشغول فعالیت هستم.
- فعالیت هنری در ایران از اروپا سختتر است؟
نه. سختتر نیست. خب از یک بابتهایی سختیهای خودش را دارد. از این بابت که ما افرادی که در این کار حرفهای باشند و بتوان با آنها تعامل داشت و همنوازی داشت خیلی کم داریم. اما از این بابت که مردم ما واقعا عاشق موسیقی هستند و جوانها از همه طرف برای یادگیری هجوم میآورند شرایط مساعد است. ولی همانطور که گفتم ما افراد کمی داریم که واجد شرایط باشند و واقعا صلاحیت درس دادن را داشته باشند و تجربه این کار را داشته باشند و در سطحی باشند که بتوانند بقیه را راهنمایی کنند. البته صحبت من در حوزه موسیقی کلاسیک اروپا است. مسلما در موسیقی سنتی خودمان اساتید، اینجا هستند و در حال کار کردن.
- خودتان چه سبکی از موسیقی را دوست دارید؟
میگویند سفر آدم را پخته میکند و چشم آدم را به روی خیلی چیزها باز میکند. در موسیقی هم سفر به من این کمک را کرد که با افراد مختلف از ملیتهای مختلف، موسیقیهای گوناگونی را کار کنم و به موسیقی ملل هم علاقه داشتم. من تقریبا با تمام موسیقیها از پاپ، راک و… از سنین مختلف ارتباط داشتم و کار کردم. موسیقی ملل و موسیقی قومهای مختلف در ایران… من به همه اینها علاقه دارم. حتی سازهای مختلفی میزنم که بتوانم با این موسیقیهای مختلف ارتباط بهتری برقرار کنم. من اخیرا یک عود برای خودم تهیه کردم. چون میتواند دربرگیرنده بخشی از موسیقی ایران و بینالنهرین خودمان باشد. موسیقی ترک، عرب و… در همه اینها از این ساز استفاده میشود. حتی در جنوب ایران عودنوازهای خوبی هستند. من با ساز سیتار هم ارتباط خوبی داشتم و مدتها با آن کار کردم.
- توصیه شما برای پدر و مادرهایی که میخواهند فرزند خود را به کلاس موسیقی ببرند چیست؟
پدر و مادرها باید همزمان با بچهها رشد کنند. یعنی باید در کلاسها شرکت کنند. باید با این موسیقی که بچهها کار میکنند ارتباط پیدا کنند و حتی بعضیهایشان فعالانه ساز دستشان بگیرند. یعنی بچههای حدود هفت سال بدون کمک و همکاری پدر و مادر خود ممکن نیست بتوانند موسیقی را یاد بگیرند. آن هم نه در این حد که فقط آنها را ببرند و بیاورند. بلکه مثلا از معلم درس یاد بگیرند و به اینها یاد بدهند. من قبول دارم که کار خیلی راحتی نیست که هر خانوادهای بتواند همچین حرکتی را در خانه انجام دهد. و خب وقتی نسبت به سختیهای این کار آگاهی نیست، تنشهای زیادی ایجاد میشود. بارها دیدم در خانوادهها تشنج و تنش ایجاد میشود، زیرا بچهها تمرین نمیکنند و معلم میخواهد که اینها تمرین کنند. این مشکل تمرین در اینها واقعا سردردآور است!
- به نظر شما دلیل رشد نکردن موسیقی کلاسیک در ایران چیست؟
علاقهمند زیاد است، اما همانطور که گفتم دلایلی چون کمبود افراد ذیصلاح، تمرینهای کم بچهها، نبود شناخت خانوادهها از موسیقی کلاسیک، همه و همه باعث میشود ما در موسیقی کلاسیک آنطور که شایسته است نتوانیم پیشرفت کنیم. در مقایسه با تعداد افرادی که ساز میخرند و به آموزشگاههای موسیقی میروند، خروجیها بسیار ناچیز است. حد اقل در شهر ما شیراز، بسیار خروجی کمی دارد!
- ارکستر سازهای زهی از کجا شروع شد؟
از نظر من ارزشمندترین بخش موسیقی تعامل موسیقایی انسانها با یکدیگر است. من نمیتوانم راه بهتری برای ارتباط انسانها با هم پیدا کنم. بهترین ارتباط از طریق همنوازی بین انسانها برقرار میشود. متاسفانه در اینجا (شیراز) این بخش کاملا نادیده گرفته شده است.از بین پیانیستهای شهر ما که تعدادشان هم کم نیست، شما افراد معدودی را میبینید که قطعهای را با نوازنده یک ساز دیگر نواخته باشند. در صورتی که شاید 60 تا 70 درصد رپرتوار ساز ویولن برای همراهی با پیانو نوشته شده است.
پس از حدود هفت هشت سالی که من اینجا کار میکنم امکانی فراهم شد تا با همکاری مجموعههایی مثل هنرشهر امکاناتمان رو روی هم بگذاریم و شروع به جمعآوری افراد و انرژیهایی کنیم که شاید دارند به هدر میروند! این افراد باید با هم تعامل داشته باشند و همنوازی کنند؛ هر کدام سطح خود را بالا ببرند و وقتی که از نظر تکنیکی به یک سطح مناسب رسیدند میتوانند شروع کنند به همنوازی کردن. پیانیستهای ما باید به رپرتوار سازهای دیگر علاقهمند شوند. و اگر بخواهیم راجع به سازهای زهی صحبت کنیم، سازهایی مثل ویولن، ویولنسل و کنترباس، ارکستری به نام ارکستر سازهای زهی تشکیل میدهند. ما با تعدادی از افراد در شیراز کمر همت بستیم که شاید به صورت دائم ارکستری را در این شهر ایجاد کنیم. ابتدا بدون سازهای بادی، وقتی سازهای بادی با سازهای زهی ادغام میشوند یک ارکستر سمفونیک را تشکیل میدهند. و تعداد افراد ارکستر سمفونیک نمیتواند از 30 تا 40 نفر کمتر باشد. در اینجا سازهای بادی ما ضعیفتر از سازهای زهی است. خیلی از این سازها در اینجا پیدا نمیشود و کسی نوازندهاش نیست. فکر میکنم این وضعیت در حال تغییر است و با کمک اشخاص و مراجعی مثل هنرشهر، مثل مجموعه باربد که مثلا مسابقاتی برای ساز پیانو برگزار میکند و امیدوارم به زودی برای سازهای زهی هم برگزار شود و حالتی پایدار داشته باشد.در حال حاضر ما از داشتن ساز ویولنسل که بخش مهمی از چنین ارکستری را دربرمیگیرد محرومیم و داریم روی آن کار میکنیم. آلتو هم، که سازی شبیه ویولن اما بزرگتر است، همینطور. در حال حاضر ما به کمک مجموعه هنرشهر و در همین مجموعه، دومین کنسرتمان را برگزار میکنیم. اسم کنسرت این است: به پیشواز ارکستر زهی. چون هنوز ارکستر زهی نشده است. اما ما میتوانیم پتانسیل را در کنسرت دوم ببینیم. کنسرت اول بیشتر حالت رسیتال داشت. پیانو ویولن و برای محکمتر کردن ارتباط بین پیانیستها و ویولنیستها. این کنسرت دوم بیشتر ویولنها هستند و امیدواریم بتوانیم از یک یا دو ویولنسل هم استفاده کنیم. در این کنسرت بخشی از ارکستر زهی را به نمایش میگذاریم.
- به عنوان کلام آخر، به افرادی که تازه میخواهند وارد دنیای موسیقی شوند چه توصیهای دارید؟
کسانی که میخواهند موسیقی را شروع کنند باید بدانند که برای این هنر باید چه ازخودگذشتگیهایی کرد. برای اینکه بتوانند از زیباییهایش لذت ببرند زحمت زیادی لازم است. خوب است که بچهها راجع به سازی که میخواهند انتخاب کنند بیشتر تحقیق کنند. و بدانند که نواختن موسیقی به نواختن یک ساز خلاصه نمیشود. در کنار آن باید دروس جانبی مثل سلفژ، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و شناخت سبکها را هم بگذرانند و اینها را نادیده نگیرند. و سعی کنند به دنبال موسیقی پویا باشند، نه یک موسیقی سطحی برای گذران وقت. باید پشتکار زیادی داشته باشند. این که فکر کنند در مدت یک سال یا شش ماه میتوانند سازی را یاد بگیرند فکر اشتباهی است. هزینه و وقت بسیاری از جوانان ما اینگونه دارد به هدر میرود. یعنی یک چیز را هی شروع میکنند و خاتمه میدهند.
من نمیدانم که در رشتههای دیگر هم این اتفاق میافتد یا نه. اما در موسیقی چنین چیزی را مشاهده کردهام. تعدادی از افراد وقت خود من را تلف کردند چون آگاهی نداشتند و مثلا بعد از دو سه ماه یا یک سال منصرف شدند و نتوانستند به تلاش خود ادامه دهند! پس بهتر است ابتدا خوب فکر کنند و بعد وارد این مسیر بشوند!
-
ویولن آکوستیک Hofner مدل AS-060-V1/824,700,000 تومان
-
ویولن الکتریک هافنر مدل Hofner AS-160E-V4/440,500,000 تومان
-
ویولن آکوستیک Hofner مدل AS-190-V4/441,800,000 تومان
-
ویولن آکوستیک TF مدل 0080017,400,000 تومان