تئوری موسیقی-۵

تئوری موسیقی (جلسه پنجم)

جلسه‌ی پنجم: آشنایی با هارمونی در موسیقی

در این جلسه؛ مقدمات هارمونی، اساس موسیقی تونال و چند مورد عملی موسیقی که بیشتر شنیداری هستند را آموزش می‌دهیم.

طی جلسات سوم و چهارم، انواع فواصل موسیقی (فاصله‌ی بین دو نت) را آموختیم و شیوه‌ی نام‌گذاری فواصل و چگونگی ایجاد درجات مطبوع و نامطبوع را در هنگام اجرای هم‌زمان دو نت بررسی کردیم.
اکنون وقت آن رسیده‌است در مورد آن‌چه که هنگام قرار گرفتنِ فواصل روی هم و ایجاد هارمونی اتفاق می‌افتد، فکر کنیم.

هارمونی چیست؟

بیایید با پرسیدن واضح‌ترین سوال شروع کنیم: هارمونی چیست؟ هارمونی کلمه‌ای است که موسیقیدانان برای بیان شیوه‌ی ساخت آکوردها و نحوه‌ی ارتباطشان در یک گام با یک‌دیگر، استفاده می‌کنند. هارمونی یکی از مهم‌ترین عناصر سازنده‌ی موسیقی تونال است. این کلمه به جنبه‌ی عمودی موسیقی اشاره دارد، برخلاف ملودی که حوزه‌ی وجه افقی موسیقی است.
جای تعجب نیست که از حدود اوایل قرن هفده، زمانی که «دوره‌ی شکل‌گیری» (Common practice period) اساس موسیقی تونال را ایجاد کرد، هارمونی به روش‌های مختلف توصیف شده‌است.

«دایره‌المعارف بریتانیکا» (Encyclopaedia Britannica) هارمونی را، صدای هم‌زمان دو یا چند نت، توصیف می‌کند. این تعریف درعمل می‌تواند شامل تعدادی نت باشد که صدایشان یکی پس‌از دیگری به گوش می‌رسد. اگر صدای پی‌درپی نت‌ها، یادآور نت‌های یک آکورد آشنا باشند، گوش ما هم‌زمانی مخصوص به خودش را مانند زمانی‌که چشمانمان یک تصویر متحرک را می‌بیند، ایجاد می‌کند.

«استیون لایتز» (Steven Laitz)، نظریه‌پرداز و مربی موسیقی، هارمونی را با تراکم موسیقی مرتبط می‌سازد و آن‌را به‌عنوان فضای موسیقی ارائه شده توسط کنترپوان (تقابل) دو صدای بیرونی، توصیف می‌کند. «پاول هیندمیت» (Paul Hindemith)، در متد هارمونی خود نوشته: «هارمونی یک مهارت ساده، مبتنی بر چند قاعده‌ی کلیِ ناشی از واقعیت‌های تاریخ و صوت است. قوانین ساده برای یادگیری و استفاده.» مطمئن نیستم همه با او موافق باشند!

شاخت آکوردها، نحوه‌ی ایجاد، نام‌گذاری و ارتباط آن‌ها با یک‌دیگر مفید است اما کافی نیست. آن‌چه بسیار مهم‌تر است، این است که؛ ما به‌عنوان یک پیانیستِ در‌حال پیشرفت باید از تجربه‌های عملی خود در زمینه‌ی نحوه‌ی کارکرد آکوردها در عمل، ارزش موسیقیایی و عملکرد و رنگ صوتی آن‌ها، برای یادگیری استفاده کنیم.

این کار، با هارمونیزه (هماهنگ) کردن اصوات و بداهه‌نوازی با آکوردها و هم‌چنین مطالعه‌ی روش کارکرد هارمونی در قطعاتی که می‌نوازید، انجام می‌شود. بنابراین یادگیری هارمونی باید بیشتر به‌صورت عملی باشد تا یک موضوع خشک دانشگاهی؛ باید بیشتر شنیداری باشد تا دیداری.

بیشتر موسیقی‌هایی که در «دوره‌ی شکل‌گیری» (Common practice period) نوشته شده‌اند، بر «تریادها» (تریاد= آکوردی با سه نت که فاصله‌ی سوم با یک‌دیگر دارند) تکیه دارند. زمانی که یک آکورد از نت تونیک، درجه‌ی سوم و درجه‌ی پنجم گام ساخته شده‌باشد، به آن «تریاد تونیک» (آکورد پایگی) گفته می‌شود.
برای مثال در تصویر زیر، آکوردهای تونیک تریاد را در گام «سل ماژور» می‌بینیم:

تریاد تونیک

تریادهایی که روی نت‌های تونیک (Tonic)، زیرنمایان (Subdominant) و نمایان (Dominant) ساخته می‌شوند، گروه «آکوردهای اصلی» را تشکیل می‌دهند. در گام ماژور، همه‌ی آکوردهای اصلی ماژور هستند و درکنار هم، تمامِ ۷ نتِ گامِ ماژور را پوشش می‌دهند.
تریادهای اصلی زیر، در گام «فا ماژور» هستند:

تریادهای اصلی گام «فا ماژور»

در گام مینور، تریادهایی که روی نت‌های تونیک (Tonic) و زیرنمایان (Subdominant) ساخته می‌شوند؛ آکوردهایی مینور هستند، اما تریادِ ساخته‌شده روی درجه‌ی نمایان (Dominant) ماژور است.

تریادهای تونیک- زیرنمایان- نمایان

زمانی‌که هر سه نت تریاد (مانند تصویر بالا) کم‌ترین فاصله را از یک‌دیگر داشته باشند و در یک اکتاو قرار داشته‌باشند، گفته می‌شود که در «پوزیشن بسته» قرار دارند. اگر فاصله‌ی نت ها از یک‌دیگر بیشتر باشد، می‌توانند حالت‌های مختلفی به خود بگیرند. هنگامی‌که نت‌های تریاد در یک اکتاو محدود نیستند، گفته می‌شود در «پوزیشن باز» قرار دارند.

در این‌جا تریاد تونیک «ر مینور» را در دو پوزیشن باز می‌بینیم:

پوزیشن باز تریاد

ممکن است ترتیب نت‌های بالای نتِ تونیک در پوزیشن باز، مانند مثال بالا متفاوت باشند.

کارکرد آکورد

هنگام یادگیری هارمونی موسیقی کلاسیک، معمول است که کارکرد آکوردها را متناسب با درجه‌ی تونیک درنظر بگیریم. برای این کار؛ از درجات هر نت در گام، که با اعداد رومی مشخص می‌شود،‌ استفاده می‌کنیم.
برای نوشتن یا صحبت کردن درباره‌ی آکوردها از اعداد رومی استفاده می‌شود. این اعداد خصوصا هنگام آنالیز کردن قطعات موسیقی کاربرد بسیار دارند. برای نام‌گذاری آکوردهای ماژور از اعداد رومی با حروف بزرگ و برای نام‌گذاری آکوردهای مینور، از اعداد رومی با حروف کوچک استفاده می‌کنیم. با این حساب، آکورد تونیک (پایگی) و زیرنمایان در گام ماژور به ترتیب با I و IV و در گام مینور با i و iv نشان‌داده می‌شوند. این اعداد معمولا در زیر خطِ باس نوشته می‌شوند.

با این‌وجود، در بسیاری از فرم‌های دیگر موسیقی، هر آکورد بدون اشاره به گامی که در آن قراردارد و به‌صورت مستقل توصیف می‌شود.
در موسیقی پاپ و سبک‌های جاز، استفاده از نمادِ آکورد متعارف است. این نمادها در بالای خطوط حامل قرار می‌گیرند. همان‌طور که ممکن است در نت‌های راهنما (Lead sheets) دیده‌باشید؛ یک نت نوشته می‌شود و از نماد آکوردها برای تشخیص هارمونی استفاده می‌شود.
برای تشخیص‌دادن آکورد مینور از ماژور، در جلوی نماد آکورد مینور از یک m (با تایپ کوچک) استفاده می‌کنیم: (یا این‌که نماد آکورد مینور را با حروف لاتین کوچک می‌نویسیم)

آکوردهای ماژور و مینور

* راهنمای اعداد رومی:

راهنمای اعداد رومی

آکورد هفتم نمایان

در نماد آکوردها ممکن است اعدادی نیز وجود داشته‌باشد. این اعداد نمایانگر نت‌های اضافه‌شده به آکورد هستند. برای مثال: نماد یک آکورد نمایان که شامل یک حرف و عدد 7 باشد، نشان‌دهنده‌ی «آکورد هفتم نمایان» (Dominant 7th chord) است. این آکورد زمانی ساخته می‌شود که یک فاصله‌ی هفتم کوچک، به تریاد (در هر گامی) اضافه شود. در یک گام ماژور این بدان معناست که نت اضافه‌شده، نت درجه‌ی هفتمِ بم‌شده است که گاهی Subtonic نامیده می‌شود.
در گام «دو ماژور»، این نت «سی بمل» است:

آکورد هفتم نمایان

برای نشان‌دادن آکورد هفتم ماژور (درجه‌ی هفتم آن بم نشده است)، از یک مثلث کوچک یا maj 7، بعد از حرف نماد استفاده می‌کنیم:

آکورد هفتم ماژور

در نهایت آکورد هفتم مینور، از اضافه‌کردن فاصله‌ی هفتم به یک آکورد مینور به‌دست می‌آید:

آکورد هفتم مینور

بنابراین لازم به یادآوری است که هنگام صحبت درمورد نماد آکوردها، کلمه‌ی مینور به درجه‌ی سوم و ماژور به درجه‌ی هفتم اشاره دارد.

آکورد پایگی و معکوس آکورد (اول و دوم)

نت بمِ‌ تمام تریادهایی که تاکنون درمورد آن‌ها صحبت کردیم، نت تونیک (پایه= Root) بوده‌است. به این تریادها، تریادهای پایگی (Root position triads) گفته می‌شود.
گاهی ممکن است که بم‌ترین نتِ أکورد، نتِ پایه نباشد و درجه‌ی سوم یا پنجم آکورد در بخش بم (باس) قرار بگیرد.
اگر درجه‌ی سوم آکورد در باس قرار بگیرد،‌ تریادی که داریم معکوس اول نامیده می‌شود.
به همین ترتیب، زمانی که درجه‌ی پنجم آکورد در باس قرار می‌گیرد، تریاد ساخته‌شده معکوس دوم است.

در تصویر زیر تریاد «ر مینور» را در حالت‌های پایگی، معکوس اول و دوم می‌بینیم. نت سیاه نشان‌دهنده‌ی پایه‌ی آکورد است. به محل قرارگیری نت پایه در حالات معکوس توجه کنید (نت پایه در باس قرار ندارد):

آکورد پایگی و معکوس

هنگامی‌که برای نام‌گذاری آکوردها از اعداد رومی استفاده می‌کنیم، حروف b، a و c برای نشان‌دادن حالت پایگی یا معکوس آکورد استفاده می‌شوند.
معمولا از حرف a استفاده نمی‌کنیم چراکه آکورد به‌صورت پیش‌فرض در حالت پایگی قراردارد.
و زمانی‌که آکوردها را با نماد نشان می دهیم، از نماد آکورد پایگی، یک خط کج (/) و حرف نتی که در باس قرارگرفته، استفاده می‌کنیم:

نماد آکورد
باس فیگور (Figured bass)

یک راه دیگر برای نشان‌دادن ساختار آکورد، استفاده از باس فیگور (باس کنتینوئو) است. این روش استاندارد در دوره‌ی باروک بوده‌است. (که در آن تنها نت باس به‌همراه باس فیگور نوشته می‌شده)
مانند استفاده از نماد آکورد، باس فیگور نیز ارتباط آکورد را با گام قطعه نشان نمی‌دهد، بلکه ساختار گام را به‌صورت مستقل توصیف می‌کند.
این‌کار با شمارش فواصل از نت باس انجام می‌شود. برای مثال: یک آکورد پایگی ممکن است با عدد 5/3 مشخص شود چراکه از نت پایگی، سوم و پنجم روی آن تشکیل شده‌است. از آن‌جایی‌که آکورد در حالت پایگی بسیار رایج است، 5/3 معمولا حذف‌ می‌شود اما «خوانده‌شده» محسوب می‌شود.
آکورد معکوس اول معمولا با عدد 6 نشان‌داده می‌شود، از آن‌جایی‌که سوم آن «خوانده‌شده» به‌حساب می‌آید.
آکورد معکوس دوم برای این‌که با معکوس اول اشباه نشود، با 6/4 نشان‌داده می‌شود:

باس فیگور

نوازندگان کیبورد در قرن 17 و 18 از باس فیگور به‌عنوان یک نشانِ کوتاه برای نمایش آکورد استفاده می‌کردند؛ به همان روشی که امروزه نوازندگان موسیقی جاز و پاپ از نماد آکورد استفاده می‌کنند.
هردوی این روش‌های نت نویسی، به نوازنده اجازه می دهد که قسمتی را که در یک چهارچوب هارمونی مشخص قرار‌دارد، بداهه‌نوازی کند. این‌کار معمولاً در غالبِ همراهی با یک خواننده یا نوازندگی با سایر نوازندگان، در یک گروه، انجام می‌شود. در‌حالی‌که خواندن باس فیگور یک ابزار ضروری برای نوازنده‌ی هارپسیکورد است، اما امروزه معمول است موسیقی باروک که در‌ابتدا با استفاده از باس فیگور نوشته شده‌است، توسط آهنگساز برای نوازنده‌ی پیانو تنظیم شود.

لازم به یادآوری است که اگر موسیقی هندل (Handel)، کورلی (Corelli) یا هر موسیقی مشابه با موسیقی باروک (که بخش کیبور آن کامل نوشته نشده) را همراهی (Accompany) می‌کنید، لازم نیست خود را موظف بدانید که دقیقاً همان چیزی را که نوشته‌شده بنوازید. می‌توانید به‌راحتی بداهه‌نوازی کنید، به‌شرطی که؛ این‌کار با درک سنت‌های سَبکِ آن زمان انجام شود!

اگر جلسات گذشته را از دست داده‌اید، می‌توانید آن‌ها را در لیست زیر مشاهده کنید:

منبع: Pianist

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *