مادریگال چیست؟

معرفی فرم مادریگال

از اواخر قرن پانزدهم و شانزدهم، برخی از موسیقی‌های آوازی اروپایی، مضامین سکولار و نه مذهبی به خود گرفتند که منجر به ظهور مادریگال شد. 

مادریگال چیست؟

مادریگال نوعی آهنگ سکولار و چندصدایی است که در دوران رنسانس اروپا و در دوره‌های اولیه‌ی باروک رواج یافت. مادریگال‌های سنتی به صورت آکاپلا اجرا می‌شوند. دو تا هشت قسمت صدا در یک مادریگال معین وجود دارد. اکثر مادریگال‌ها چند ساخت هستند، به این معنی که؛ ملودی‌های مختلف، بخش‌های مختلف قطعه را همراهی می‌کنند. در قرن هفدهم، آهنگسازی مادریگال در ترکیب با ساز همراه بود. فرم نامربوط Trecento madrigal ایتالیایی در قرن چهاردهم مورد استقبال قرار گرفت، اما آن مادریگال‌های ایتالیایی ماهیتی مذهبی داشتند و به مادریگال‌های رنسانس قرن شانزدهم مرتبط نبودند.

تاریخچه‌ای مختصر از مادریگال

مادریگال‌های رنسانس عمدتا در قرن شانزدهم در ایتالیا توسعه یافتند، گرچه برخی از مادریگال‌های اولیه در اواخر سال 1400 ساخته شدند.
برخی از مادریگالیست‌ها بومی ایتالیا بودند، اما بسیاری دیگر دارای اصل و نسب فرانکو فلاندی بودند.

  • داشتن ریشه در آهنگ های پلی‌فونی (چندصدایی) اولیه: موسیقی اروپایی در اکثر دوران قرون وسطی هموفونیک بود و در هر زمان، یک ملودی در آن اجرا می‌شد. در قرن سیزدهم و چهاردهم، پلی‌فونی (چند صدایی) از طریق فرم‌هایی مانند؛ موتت رنسانس و شانسون‌ فرانسوی مورد استقبال قرار گرفت. این‌ها به همراه فروتولا (آهنگ‌های سکولار ایتالیایی) که بیشتر در سنت هموفونیک باقی ماند، به الهام بخشیدن به فرم مادریگال کمک کردند.
  • در ایتالیا توسعه یافت: برخی از اولین مادریگال‌ها توسط آهنگسازان Franco Flemish نوشته شده بود که برای یادگیری موسیقی به ایتالیا سفر کرده بودند. آن‌ها متون ترانه و اشعار ایتالیایی می‌نوشتند، که در مقایسه با اشعار متاخر لاتین با موسیقی وکال مشابه در تضاد بود. بسیاری از این آهنگسازان (از جمله Jacques Arcadelt مشهور) در رم و فلورانس مستقر بودند.
  • پیشرفت ونیز: در اواسط قرن شانزدهم، برترین مادریگالیست‌های ایتالیا در ونیز مستقر بودند، افرادی چون: Adrian Willaert، Perissone Cambio، Girolamo Parabosco، Baldassare Donato و Cipriano de Rore.
  • همراهی (آکومپانیمان) با ساز: تقریبا در تمام قرن شانزدهم در ایتالیا، مادریگالیست‌ها موسیقی A cappella می‌ساختند. مادریگالیست‌های قرن هفدهم، به دنبال گسترش امکانات فرم، آکومپانیمان را از طریق آلات موسیقی معرفی کردند. کلادیو مونته وردی، آهنگساز سرشناس ایتالیایی، هم به خاطر گنجاندن آکومپانیمان سازها و هم به دلیل انتخاب نکردن آلات موسیقی خاص در موسیقی خود، مشهور بود.
  • انگلستان و قاره‌ی اروپا: در پایان قرن شانزدهم، مادریگال‌های اسپانیایی، آلمانی و انگلیسی، سنت‌های مادریگال ایتالیایی را پذیرفتند. در هلند، آهنگسازان هلندی، مادریگال‌ها را با اشعار ایتالیایی می‌نوشتند.
    در حالی که مفهوم مادریگال‌های فرانسوی با شانسون فرانسوی در تضاد بود، آهنگسازان پاریسی هم‌چنان از مادریگالیست‌های ایتالیایی تأثیر می‌پذیرفتند.
    بدون شک بیشترین مادریگالیست‌های مشهور در خارج از ایتالیا، دوره‌ی الیزابت انگلستان به وجود آمدند، از جمله؛ توماس مورلی (Thomas Morley) و جان ویلبی (John Wilbye).
  • مادریگال‌های امروزی: فرم مادریگال را هنوز می‌توان در نمایشگاه‌های رنسانس و در انجمن‌های موسیقی مجلسی شنید. برخی از آهنگسازان معاصر شعرهای کوتاهی را با مادریگال تطبیق می‌دهند، درست مانند آهنگسازانی که در قرن شانزدهم این کار را انجام دادند. حتی آهنگسازان آوانگارد قرن بیستم، مانند؛ جورج کرامب (George Crumb)، گاوین برایارز (Gavin Bryars) و ند رورم (Ned Rorem) نیز خودشان را در مادریگال‌نویسی امتحان کرده‌اند.

5 ویژگی مادریگال

چندین ویژگی کلیدی وجود دارد به تعریف فرم موسیقی مادریگال کمک می‌کند؛

  1. متون ترانه‌ی سکولار: مادریگال‌ها از اولین قطعات موسیقی آوازی غربی بودند که در آن‌ها از اشعار مذهبی استفاده نمی‌شد. مادریگالیست‌ها اغلب به جای استفاده از لیبرتوهای برگرفته از متون دینی، فرم‌های شعری را از دوران باستان اقتباس می‌کردند. Petrarch، شاعر رنسانس ایتالیایی، منبع محبوب لیبرتو بود. مجموعه‌ی Bernardo Pisano آهنگساز؛ Musica di messer Bernardo Pisano sopra le canzone del Petrarcha، از سال 1520 نمونه‌ای از این مورد است. (لیبرتو: متن یک اپرا یا دیگر آثار بلند آوازی است.)
  2. افزایش پلی‌فونی: مادریگال‌ها از فرم‌هایی مانند فروتولای ایتالیایی پدید آمدند که تا حد زیادی به سبک هموفونیک بودند. با گذشت زمان، مادریگال‌ها حالت پلی‌فونی بیشتری به خود گرفتند، به طوری که بیش از هشت صدا بافت کنترپوانی را ایجاد کردند.
  3. نقاشی کلمات: بسیاری از مادریگال‌ها، به ویژه آن‌هایی که در قرن هفدهم هستند، از نقاشی کلمات استفاده می‌کنند؛ یک تکنیک موسیقی مبتنی بر قصه‌گویی که در آن ملودی‌ها و تونالیته‌ها به طور هدفمند با اشعار مورد نظر خود مطابقت دارند. این امر مادریگال‌ها را به فرم اولیه‌ی موسیقی برنامه‌ای تبدیل می‌کند.
  4. هم به صورت آکاپلا و هم با آکومپانیمان (همراهی) با ساز: در بیشتر قرن شانزدهم، تعریف مادریگال شامل موسیقی آوازی بدون همراه بود. با این حال، مادریگالیست‌های اولیه‌ی باروک، مانند؛ «کلادیو مونته وردی» (Claudio Monteverdi) و «سالامون روسی» (Salamone Rossi) شروع به اضافه کردن همراهی ساز (مانند باسو کنتینوئو) به موسیقی مادریگال خود کردند. از قرن هفدهم به بعد، آلات موسیقی اغلب در اجراهای مادریگال حضور داشتند.
  5. چند ساخت: اکثر مادریگال ها بر خلاف استروفیک، چند ساخت هستند. این بدان معناست که آن‌ها در هر تکرار بخش‌های تکراری، اشعار جدید ندارند. بلکه، موسیقی با پیشرفت اشعار تغییر می‌کند و ملودی‌های گذشته به ندرت تکرار می‌شوند.

7 مادریگالیست مشهور

ایتالیا خانه‌ی مشهورترین مادریگالیست‌ها است، اما انگلستان، هلند و آلمان نیز مادریگالیست‌های تأثیرگذار خود را دارند. معروف‌ترین آهنگسازان این فرم عبارتند از:

  1. Philippe Verdelot : وی پدر مادریگال ایتالیایی محسوب می‌شود. فیلیپ به خاطر مجموعه‌ی 1530 خود، Madrigali de diversi musici libro primo de la Serena شهرت دارد. (1552-1475)
  2. Jacques Arcadelt : «آرکادلت» از افراد Franco Flemish، در قرن شانزدهم در ایتالیا مستقر بود. اولین کتاب مادریگال‌های او بیشترین مجموعه‌ی منتشر شده در دوران رنسانس بود. (1568-1507)
  3. Claudio Monteverdi : مونته وردی در اوایل دوران باروک کار می‌کرد. استقبال او از مادریگال‌های سکولار به او کمک کرد تا به‌عنوان یکی از معماران اصلی اپرای مدرن ایتالیایی شناخته شود. (1643-1567)
  4. Carlo Gesualdo da Venosa : وی مادریگالیست رنسانس ایتالیایی بود که به دلیل کروماتیسیزم (chromaticism) جسورانه‌ی خود مشهور بود. تا اواخر دوره رمانتیک، دیگر آهنگسازان روش‌های جسورانه‌ی Gesualdo da Venosa را بازبینی کردند. (1613-1566)
  5. Thomas Tomkins : تامکینز آهنگساز انگلیسی مادریگال بود که در اواخر دوره‌ی Tudor و اوایل دوران Stuart زندگی می‌کرد. او به خاطر مادریگال‌های با نشاط مانند: «The Fauns and Satyrs Tripping» معروف بود. او از نظر موسیقی، محافظه کار تلقی می‌شد و بیشتر از سنت‌های دوران باروک، در سنت‌های رنسانس غرق بود. (1656-1572)
  6. Thomas Weelkes : ویلکس یک مادریگالیست انگلیسی بود که به دلیل کروماتیسیزم، کنترپوان پیچیده و نقاشی کلمات شهرت داشت. با توجه به محبوبیت آهنگسازی‌های او، مادریگال‌هایش پس از مرگ وی بازنشر شد. (1623-1576)
  7. Johann Hermann Schein : شاین آهنگساز آلمانی بود که در اوایل قرن هفدهم به محبوبیت دست یافت. او به دنبال تطبیق مادریگال ایتالیایی به منظور نقاشی واژه‌های آلمانی بود. (1630-1586)

منبع: Masterclass

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *