چه تفاوتی میان یادگیری موسیقی در بزرگسالی و کودکی وجود دارد؟ آیا میتوان با شروع یادگیری یک ساز پس از ۳۰ سالگی در آن حرفهای شد؟
شاید این پرسش بسیاری از افراد باشد که شروع به یادگیری موسیقی در دوران بزرگسالی، بدون داشتن پیشزمینهی قبلی تا چه حد امکانپذیر است و اساسا چه چالشهایی در این مسیر وجود دارد.
پروفسور نورمن وینبرگر، یک نوروساینتیست از دانشگاه کالیفرنیا، در زمینهی سیستم شنوایی و مغز پژوهشهایی انجام داده است. نتیجهی این پژوهشها به ما میگوید اگرچه یادگیری موسیقی برای مغز بالغ سختتر است، اما غیر ممکن نیست.
بسیاری از افراد بر این باورند که مغز پس از بلوغ دیگر شکلپذیر نیست. وینبرگر میگوید که مغز همچنان قابلیت تغییر خود را حفظ میکند و مثلا یاد گرفتن در سن ۶۵ سالگی نیز اگرچه بهآسانی قبل نیست اما شدنی است!
از لحاظ نورولوژیکی اینگونه نیست که در مغز یک قسمت مشخص برای موسیقی وجود داشته باشد. بلکه قسمتهای زیادی هست! وینبرگر میگوید وقتی ما اسکن مغز موزیسینها را نگاه کنیم، میبینیم که نواحی زیادی در مغز آنها فعال شده است. در کودکان، سلولهای مغزی جدید مدام تولید میشوند و با یادگیری موسیقی در کودکی بعضی از این سلولها مختص نواختن ساز میشوند. اما در بزرگسالان اینگونه است که (مغز) باید با همان سلولهای مغزی موجود کار کند و اتصالها یا سیناپسهای جدید ایجاد کند.
واقعیت سادهای که وجود دارد این است که کسانی که موسیقی را در بزرگسالی شروع میکنند در مقایسه با کسانی که آن را در کودکی شروع میکنند لازم است پشتکار بیشتری داشته باشند و زمان بیشتری صرف کنند و با وجود این ممکن است باز هم نتوانند به سطح کسانی برسند که موسیقی را از کودکی آموختهاند.
اما آیا به این دلیل باید یادگیری موسیقی را به تعویق انداخت؟ یا بهکلی از شروع این مسیر پشیمان شد؟ البته که نه!
چه عواملی مانع یادگیری موسیقی در بزرگسالی هستند؟
یک معلم ویولنسل که تجربهی کار کردن با هنرجویان بزرگسال را در کارنامهی خود دارد میگوید که ترس از شکست از مهمترین عواملی است که شروع موسیقی در بزرگسالی را به تعویق میاندازد. بیشتر افراد تا سنین بزرگسالی به یک جایگاه شغلی یا تخصصی رسیدهاند یا در امور دیگر مهارتهایی دارند. به گفتهی خانم ویلسون، بزرگسالان در حوزهی تخصص و مهارتهای خود، افرادی رقابتجو هستند. به همین دلیل دوست ندارند که در زمینهای مثل موسیقی که در آن تخصصی ندارند ناکارآمد باشند یا مجبور باشند تلاش و تقلای زیادی کنند تا به سطح افرادی برسند که در سنین کمتر یادگیری موسیقی را آغاز کردهاند. در چنین شرایطی آنها اگر نتوانند در این شاخهی جدید از زندگی خود یعنی موسیقی خوب باشند با چالش بزرگی مواجه میشوند، نمونههایی از ترس از مواجهه با یادگیری موسیقی را از زبان این استاد ویولنسل با هم میخوانیم:
یک معلم ۳۲ سالهی فرانسوی میگفت احساس حماقت میکند که میخواهد در این سن شروع به یادگیری موسیقی کند. یک خانم ۳۳ ساله از فلوریدا به نام اشلی فاس نیز فکر میکند اگر حالا موسیقی را شروع کند دیگران مسخرهاش میکنند و نباید این همه وقت و انرژی و هزینهی خود را برای چیزی صرف کند که هیچوقت نمیتواند در آن عالی باشد! او از اینکه در موسیقی مهارتی ندارد خجالتزده است و حس میکند باید تلاش زیادی کند که تازه به سطح یک آماتور برسد.
وجود یک نگاه رقابتجویانه در شکل افراطی خود و ترس از شکست میتواند یک مانع جدی در یادگیری موسیقی در بزرگسالی باشد.
افراد با چه هدفی تصمیم میگیرند در بزرگسالی به سراغ یادگیری موسیقی بروند؟
بزرگسالان یادگیری موسیقی را به دلایل مختلفی شروع میکنند. بعضی از افراد با شنیدن یک قطعهی موسیقی تحت تاثیر قرار میگیرند و یک شبه تصمیم میگیرند نوازنده شوند.
بعضی دیگر به دلایل مختلف مثل نبود امکانات کافی یا حمایت خانواده، در سنین کمتر به سراغ یادگیری موسیقی نرفتهاند، اما اشتیاق به موسیقی همچنان در آنها زنده است و تصمیم میگیرند در بزرگسالی آن را شروع کنند.
هدف افراد هرچه که باشد میزان عشق و علاقه و پشتکار آنها در این مسیر اهمیت بسیاری دارد.
بعضی از بزرگسالان نیز میخواهند با همکاری دیگران در آینده آهنگسازی کنند. یک خانم ۵۸ ساله که در رسیتالهای استودیویی استادش در ایالت آیداهو تکنوازی میکرد اعتراف کرد که میترسیده و هنوز دارد روی مهارتش برای هدایت کردن عصبها کار میکند و همچنان مراقب است که آرشه در اثر استرس تکان نخورد و بالا و پایین نشود. عدهی کمی هم دنبال فرصتهایی برای تکنوازی هستند. یکی از این افراد میگوید:
میدانم که هیچوقت یک تکنواز حرفهای نمیشوم، اما میخواهم رپرتوار کلاسیک استاندارد را بنوازم.
رسیدن به درجهی استادی در موسیقی با شروع آن در بزرگسالی امری غیر ممکن نیست. اما بهتر است واقعبین باشیم و شرایط سنی خود را در نظر بگیریم و اهداف خود را بر اساس آن تنظیم کنیم و در عین حال ناامید نباشیم. افرادی که هدف خود را رسیدن به سطح استادی قرار نمیدهند و در عین حال برای تمرین کردن اشتیاق دارند نتایج بسیار خوبی میگیرند. آنها در این حوزه پیشرفت فراوانی میکنند. بعضی از این افراد موسیقی را تدریس میکنند و در کنسرتها نیز اجرا میکنند. اما حتی اگر رسیدن به چنین جایگاهی میسر نشد، نواختن ساز به خودی خود تمرین ذهنی فوقالعادهای است که میتواند سلولهای مغزیای را که در حال مردن یا به هدر رفتن بودند زنده نگه دارد.
هر هدفی که دارید سعی کنید در جهت احساس لذت و رضایت درونیتان باشد. این اهمیت زیادی دارد.
بزرگسالان برای یادگیری موسیقی چه مزیتهایی دارند؟
طبیعتا برای شروع یادگیری آن هم در سنین بالا، مقداری شجاعت لازم است! اما شروع یادگیری یک ساز برای هیچکس دیر نیست. حتی به گفتهی خانم ویلسون، مرد ۶۸ سالهای اهل فلوریدا در دورهی بازنشستگی خود یادگیری ویولنسل را آغاز کرد! زیرا در آن سن و سال متوجه شد این همان چیزی است که میخواهد. یک هنرجوی دیگری که در شصت سالگی یادگیری را آغاز کرده معتقد است که داشتن سن بیشتر خودش یک مزیت است و یک بزرگسال راحتتر از کودکان و جوانترها میتواند یک ساز را در اولویت برنامههای خود قرار دهد!
حتی بعضی از بزرگسالان این انگیزه را دارند که همراه با فرزندان خود ساز زدن را شروع کنند. یک خانم ۵۲ سالهی ویرجنیایی به نام کارولین اسمیت میگوید که برای کمک کردن به پسرش، در ۴۰ سالگی یادگیری ساز ویولنسل را شروع کرده است. او با کتاب هشت جلدی مدرسهی ویولنسل سوزوکی مشغول یادگیری شد. درواقع موسیقی بخش اصلی زندگی خانوادگی آنها شد:
«شاید تمرین کردن و تلاش و زحمت زیاد من (در خانواده) خودش الگویی از صبر و شجاعت لازم برای رسیدن به هدفی طولانیمدت مثل یادگیری یک ساز را ایجاد کرد.»
ویلسون میگوید: من با هنرجوهایی از ملیتها و طبقههای اجتماعی مختلف گفتوگو کردم. همهی آنها در یک چیز مشترک بودند و آن عشق به موسیقی بود.
یک مادر ۳۳ ساله پس از آنکه دخترش ساز ترومپت را آغاز کرد، خودش سراغ یادگیری ویولنسل رفت: «من عاشق بودم!».
او صاحب ۵ فرزند بود و به همین دلیل وقت و سرمایهی محدودی داشت و برای تامین هزینههای خود مدتی به شغل سگگردانی مشغول شد و چون فرصت محدودی داشت معلمی پیدا کرد که قبول کند او هر دو هفته یک بار به کلاس بیاید.
برای هنرجویان بزرگسال، عواملی مثل نگرش آنها و میزان صبرشان بسیار مهمتر از توانایی و استعداد است.
نقش استاد در یادگیری موسیقی در سنین بالا
انتخاب استادی که تجربهی کار کردن با هنرجوهای بزرگسال را داشته باشد بسیار مهم است. از این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که بیشتر اوقات تسلط بر مهارتهای فیزیکی نوازندگی برای بزرگسالان در مقایسه با بچهها سختتر است. عضلههای بچهها در مقایسه با بزرگسالان هنوز پرورش نیافته است. کودکان اصطلاحا صفحههای سفیدی هستند که میتوان به روشهای متعدد پرورششان داد. اما افرادی که سن بیشتری دارند درواقع حافظه عضلانیشان در وضعیت (بدن)، حالت دستها و حرکات، بر یک روال شکل گرفته که احتمالا باید تغییر کند. علاوه بر این، ورم مفاصل و جراحتهای احتمالی دیگر را هم باید در نظر گرفت. پس در این خصوص استادی لازم است که بتواند راه حلی برای این چالشها ارائه دهد.
استفاده از مهارتهای قابل انتقال
چیزی که هنرجویان بزرگسال دارند و کودکان نه، تجربهی زندگی و تجربیات حرفهای است. یکی از هنرجویان خانم ویلسون که یک مهندس بازنشسته بود از تجربیات حل مسئلهای که در ریاضی داشت در یادگیری موسیقی استفاده میکرد و همیشه سوالهای دقیق و جزئی میپرسید. درواقع برای او دانستن عملکرد تکنیکها کافی نبود. میخواست بداند که چرا اینطور کار میکنند. خانم ویلسون میگوید چون که باید جزئیات را برای این هنرجو توضیح میداده خودش هم به معلم بهتری تبدیل شده است.
به نظر یک معلم ۳۹ سالهی اسپانیایی که زبان خارجی تدریس میکرده، یادگیری موسیقی در بزرگسالی بهنوعی شبیه یادگیری یک زبان جدید در این دوره از زندگی است. جوانترها سلفژ را سریع یاد میگیرند در حالی که بزرگترها شاید مجبور باشند ساعتها با درسهای آن سر و کله بزنند. البته تفاوتی که بزرگسالان با بچهها دارند سرسختی آنها است. یک معلم دیگر میگوید که دانش او از فرآیند یادگیری در انسان هنگام تمرین کردن به کمکش میآید: من در درس گرفتن و تمرین کردن شاگرد زرنگی هستم و همان اصولی را به کار میگیرم که در دوران دانشآموزی رعایت میکردم:
دقت و توجه بالا، یادگیری متفکرانه، مطالعهی مرتبط، داشتن اصول و روش و تمرین هدفمند. یک ویراستار میگوید که مهارتهای تحلیلیاش را در حرکات مربوط به نواختن ویولنسل به کار میگیرد:
من از جزئیات مربوط به چگونگی انجام کارها خوشم میآید، مثلا اینکه آرشه را چطور قرار دهیم و تنظیم کنیم. یا متوجه شویم انگشتگذاری صحیح به چه شکل است.
چند توصیه برای هنرجویان بزرگسال
وقت را غنیمت بدانید و شروع کنید! و دیگر به پشت سرتان نگاه نکنید. شاید مشکل بتوانید در یک کنسرت تکنوازی کنید اما قطعا با اندکی تلاش میتوانید یک موسیقی زیبا بسازید و این زیبایی را با دیگران قسمت کنید.
صبر داشته باشید و هر گام کوچک را جشن بگیرید.
هنرجویی که در بزرگسالی یادگیری ویولنسل را شروع کرده بود میگوید:
روزی که یاد گرفتن ویولنسل را شروع کردم زندگیام به گونهای تغییر کرد که قبلا تصورش را هم نمیکردم. جوری شده بود که سالروز اولین درسی که در موسیقی گرفتم از سالروز تولدم مهمتر شده بود!
-
کلاوز Meinl مدل CL18450,000 تومان
-
ویولن آکوستیک Hofner مدل AS-180-V4/432,670,000 تومان
-
پیانو آکوستیک دیواری پتروف مدل Petrof 118 P1 Polish Red1,440,000,000 تومان
-
پیانو آکوستیک دیواری پتروف مدل Petrof P125 M1 Polish White1,525,000,000 تومان
من 57 سالمه و میخوام یادگیری ویولون رو شروع کنم . من تجسم موسیقیم خیلی خوبه به طوری که آهنگ ها رو عین خودشون میتونم تصور و زمزمه کنم و صدای خوبی هم برای خوندن دارم و خیلی کوک میخونم . فکر میکنم کسانی که تجسم موسیقی خوبی داشته باشن میتونن توی یادگیری نوازندگی موفق تر باشن . تا حالا چند بار خواب دیدم که روی صحنه دارم نوازندگی میکنم و مورد تشویق حاضرین قرار میگیرم و این یکی از شیرین ترین خوابهایی است که می بینم . امیدوارم همه کسانی که نوازندگی رو دوست دارن به آرزوشون برسن .
درود و عرض ادب خدمت همه عزیزان.
من از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشتهام و سن ۱۵ سالگی روی سن اجرای زنده انجام میدادم البته به عنوان یک خواننده. ولی همیشه عاشق این بودم که یک سازی بتوانم یک روز خودم بنوازم و آن ساز برایم میتوان گفت گیتار بود، و الان که ۵۳ سال دارم شروع کردم به یادگیری گیتار و چون هزینه مالی استاد را ندارم از دنیای مجازی یوتیوب و غیره شروع کردم اصلاً هم فکر نمیکنم که چند سالم هست. البته باید حقیقتاً این را بگویم که خب مسلماً اگر در سن ۲۵ سالگی یا ۳۰ سالگی ام این کار را میکردم الان میتوانم به حق بگویم که یک نوازنده و یک خواننده حرفهای بودم،
ولی خوب می دانید که دنیا با انسانها زیاد خوب تا نمیکند. به امید روزی که هر انسانی بتواند آرزویش را برآورده کند آمین.
پاینده باد ایران و ایرانی ✌️🌹🏹
من هم مثل شما آرزوي نواختن پيانو رو دارم ولي خريد آن برايم مقدرو نيست ولي همچنان مثل يك بچه 15 ساله اشتياق يادگيري اينساز و نواختنش را دارم . من مطمئم شما موفق ميشين. به اميد روزي كه در روي سن بنوازين
زنده باد. دورود بیکران برشما وامثال شما.
امیدوارم پیروز وپاینده باشید.
اگر تمرین تون رو به اندازه کافی انجام بدید، دیگه ترس و استرسی نخواهید داشت وبا اعتماد بنفس کامل در مقابل استاد مینوازید.
من ۳۵ سالمه و تازه با پسر ۸ سالم به کلاس سنتور میریم.همکلاسی بودن با پسرم و یاد گرفتن یه ساز هیجان انگیزه
منم از ۳۳ سالگی شروع کردم و الان ۳ سال تمرین میکنم
تنها چیزی که من رنج میده
استرس شدیدی هست که موقع اجرا پیس استادم بهم حمله میکنه و باعث لرزش دستهام میشه
نمیدونم چجوری به این استرس غلبه کنم و تمرین هام با آرامش ادامه بدم
اگر تمرین تون رو به اندازه کافی انجام بدید، دیگه ترس و استرسی نخواهید داشت وبا اعتماد بنفس کامل در مقابل استاد مینوازید.
سلام
من در 40 سالگی شروع به یادگیری پیانو کردم. خیلی لذت میبرم. ولی به نظرم هیچوقت نمیتونم یه قطعه رو بدون نقص اجرا کنم.
سلام بر شما دوست عزیز
تبریک میگم بابت پشتکارتون. با تمرین و تکرار بیشتر حتما میتونید قطعههای دلخواهتون رو بدون نقص اجرا کنید. موفق باشید.
تازه وارد ۳۴ سالگی شدم و طی ۱۰ سالی که از حرید گیتارم میگذره در ۳ سال اخیر یکم بیشتر جدی گرفتمش و الان به مرحلهی بداهه نوازی در گام های مینور و ماژور رسیدم و پیشرفت های دیرهنگام ولی لذت بخشی دارم،بیشترش به خاطر کار و درس و شرایط زندگی بوده بخشی از من میخواد که همین اندک فرصت زندگی رو هم از دست ندم و موسیقی رو رو از حاشیه به متن بیارم و تخصصی تر روش کار کنم ولی همواره پیرتر شدن و عقبتر بودن از نوابغ نوجوانی که در شبکه های اجتماعی میبینم بهم فشار میاره و روحیه مو تحت تاثیر قرار میده، احتیاج دارم که موزیسین های موفقی را بشناسم که در سنین بالا شروع کردند
سلام دوست عزیز
خوشحالیم که به دنبال علاقهتون رفتید و یادگیری موسیقی رو شروع کردید. اگرچه یادگیری موسیقی در بزرگسالی با نوجوانی متفاوته، اما بهتون قول میدم با تمرینهای منظم نتیجهی خیلی خوبی میگیرید.
من تو ۴۳سالگی بدون هیچگونه پیش زمینه و آگاهی از موسیقی شروع کردم و یاد هم گرفتم
درود بر شما دوست عزیز. بهتون تبریک میگم.
سلام
من هم در میانسالی نواختن پیانو رو شروع کردم و بسیار خوب تمرین میکنم ،من هم همیشه هراس دارم از اینکه توانایی هام کمتر از جوانهاست و اینکه کند پیش میرم اما پذیرفتم که در سن من و با مشغله های متعددی که دارم این موضوع منطقیه و این فعالیت مغزی برام لازم و ضروریه
اما گاها احساس سرخوردگی و پشیمونی بهم دست میده ، انگار یه نیروی بازدارنده در ناخوداگاهم میخواد منو متوقف کنه،
سلام دوست عزیز
تصمیم درستی گرفتید. بهتون تبریک میگیم. این نیروی بازدارنده همیشه هست. مهم اینه که با وجود اون دارید ادامه میدید. و این رو هم در نظر داشته باشید که بسیاری اوقات موانع ما ذهنی هستند. براتون آرزوی موفقیت داریم.
من ۴۷ سالمه چند ماهه ،گیتار شروع کردم سخته خیلی بد سخته اما من از رو نمیرم ،و یاد میگیرم ،الان سمفونی ۹ بتهون رو به سختی میزنم ،اما میزنم ،مجتبی
J’ai beaucoup aimé votre article
Il est vrai qu’il faut franchir la peur et se mouiller dans l’océan de la musique sans trop réfléchir
Merci beaucoup à votre attention. Apprendre La musique est magnifique
☘️🎶 n’importe à quel âge