بخش اول: شناخت نام نتها، کلیدها و نتنویسی
زمانیکه یک بازیگر فیلمنامهای را می خواند؛ بدون شک اطلاعاتی راجعبه دیالوگهایش دریافت میکند و به احتمال زیاد دستورالعملهای خاصی درمورد اجرا و صحنهی اطرافش نیز در آن مییابد. نت موسیقی هم برای یک نوازنده بههمین صورت عمل میکند؛ به نوازنده میگوید که چه نتهایی را با چه سرعتی اجرا کند و احتمالا اطلاعاتی درمورد دینامیک و طنین صوت نیز در اختیار او قرار میدهد. در اصل، فیلمنامه و نت موسیقی، هردو وسیلهای برای برقراری ارتباط هستند.
نتنویسی چیست؟
در تئوری موسیقی، نتنویسی مجموعهای از نمادها و نشانههاست که در موسیقی نوشتاری استفاده میشود و نحوهی اجرای یک قطعه را به موسیقیدانان نشان میدهد. نتِ موسیقی برای نوازنده مشخص میکند که کدام نت را با چه میزان کشش اجرا کند. همچنین نوازنده به نت نوشتاری احتیاج دارد تا موسیقی خود را فراموش نکند یا بتواند آن را برای اجرا به نوازندههای دیگر بدهد. هرچه نتنویسی دقیقتر باشد، اجرا نیز دقیقتر خواهد بود. از این نظر، نت نویسی هیچ تفاوتی با متن چاپی ندارد.
روشهای متنوعی برای نوشتن موسیقی وجود دارد. اکثر آنها به یکی از این پنج روش که در ادامه آوردهایم، نوشته میشوند:
- نتنویسی استاندارد: روی خطوط حامل (پنج خط)
- Lead sheets: صفحههای نتی که ملودی آنها روی خطوط حامل پنج خطی نوشته شده و آکوردهایی که با استفاده از حروف نوشته شدهاند و نتنویسی بر اساس اعداد
- تبلچر گیتار (Tablature/ Tabs): نگاشتن موسیقی از طریق ثبت تصویر محل قرارگیری انگشتان بر روی دستهی ساز
- نتنویسی MIDI: بر اساس میزان (که اساسا فقط روی صفحهی کامپیوتر نشان داده میشود)
- نتنویسی گرافیکی: که ترکیبی است از نتنویسی استاندارد با تصاویر
در موسیقی کلاسیک، نت نویسی استاندارد روی پنج خط حامل، رایجترین شکل نتنویسی است. در میان روشهای نام برده، این شیوهی نتنویسی، از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و شامل: نتها، خطوط حامل، کسر میزان، کلید، سرکلید و دینامیک بهعلاوهی عناصر دیگر است.
نتنویسی گرافیکی در میان آهنگسازان پیشگام قرن بیستم، مانند؛ ویتولد لوتوسلاوسکی (Witold Lutoslawski)، جورج کرامب (George Crumb) و جان کیج (John Cage) مد شد.
Lead sheets در موسیقی جاز هنجار هستند. آنها در میان نوازندگان موسیقی پاپ و راک نیز محبوب هستند. گرچه بسیاری از نوازندگان گیتار راک از تبلچر استفاده میکنند و بسیاری از نوازندگان راک و پاپ، موسیقی را به هیچ شکلی نمیخوانند.
آهنگسازان فیلم با استفاده از تکنولوژی MIDI، موسیقیهای زیادی را توالی میبخشند. به همین ترتیب، بیشتر آهنگسازان فیلم، سواد نتنویسی بر اساس MIDI را دارند. زمانیکه این آهنگسازان بخواهند برای اجرای موسیقی خود از نوازندگان دیگر استفاده کنند، اکثراً نتنویسی استاندارد روی پنج خط حامل در موسیقی کلاسیک را به کار میبرند.
نتنویسی چگونه پدید آمده است؟
تاریخچهی معروف نتنویسی به بینالنهرین دیرینه بر میگردد. لوحهای سفالی مربوط به سال 1400 قبل از میلاد نشان میدهند که موسیقی بینالنهرین، از گامهای دیاتونیک و هارمونی در فواصل سوم استفاده میکند؛ اصطلاحاتی که بیش از 3000 سال بعد همچنان محبوب هستند.
نتنویسی یونان باستان، حداقل از قرن ششم پیش از میلاد تا تقریباً قرن چهارم میلادی در جهان غربی استاندارد بود. به نظر میرسد رومیانی که سرانجام سرزمینهای یونان را فتح کردند، این سیستم نتنویسی را دست نخورده نگه داشتهاند.
همانطور که امپراتوری روم جای خود را به امپراتوری بیزانس داد، شکل جدیدی از نتنویسی، به صورت گسترده، مورد استفاده قرار گرفت. مورخان موسیقی معتقدند؛ در این دوره بود که سلفژ پدید آمد. سلفژ؛ روشِ اختصاص دادن هجاها به نتهایی بهخصوص یا درجاتی از گام است. برای مثال: یک گام ماژور به صورت؛ «دو»، «ر»، «می»، «فا»، «سل»، «لا»، «سی»، «دو» بیان میشود. بیزانسیها ریشهی اولیهی آن را راهاندازی کردند، در حالی که دقیقا از این سیستم استفاده نمیکردند.
سیستم نتنویسی امروزی روی خطوط حامل، به «گوییدو دِ آرتزو» (Guido d’Arezzo)، راهب بندیکتین ایتالیایی بر میگردد که به صورت تقریبی در سالهای 991 تا 1035 میلادی زندگی میکرد. نتنویسی بر روی خطوط حامل، در اواخر قرون وسطی و رنسانس تکامل یافته و در دورهی باروک به شکلی بسیار شبیه به آنچه امروز استفاده میکنیم، رسیده است. برای مثال: نوازندگان امروزی قادر به خواندن و درک بدون مشکل موسیقی نوشته شده توسط باخ، آهنگساز آلمانی در دورهی باروک هستند.
نام نتها
اسامی نتها با دو سیستم نشانداده میشوند:
- سیستم هجایی
- سیستم الفبایی
در سیستم هجایی، اسامی نتهای موسیقی به این صورت است: Do → Re → Mi → Fa → Sol → La → Si که در فارسی بهصورت دو، ر، می، فا، سل، لا، سی خوانده میشود.
در ایران از سیستم هجایی استفاده میکنیم.
در سیستم الفبایی، اسامی نتهای موسیقی به این صورت است: C → D → E → F → G → A → B. در زبان آلمانی به جای حرف B (نت سی) از حرف H استفاده میشود.
انواع علامت عرضی
نتهای موسیقی ممکن است دارای علامتهای عرضی (مانند دیز، بمل و بکار) باشند که اطلاعات بیشتری را درمورد آن نت به ما میدهند. علامتهای عرضی، امکان نوشتن ۱۲ نت موسیقی غرب را روی پنج خط حامل فراهم میآورند.
این علائم عبارتند از:
دیز (Sharp)
این علامت عرضی، صدادهی نت را «نیمپرده» بالا میبرد.
بمل (Flat)
این علامت، «نیمپرده» صدادهی نت را پایین میآورد.
دوبل دیز (Double sharp)
علامت دوبل دیز، صدادهی نت را دو نیمپرده (یک پرده) بالا میبرد.
دوبل بمل (Double flat)
علامت دوبل بمل، صدادهی نت را دو نیمپرده (یک پرده) پایین میآورد.
بکار (Natural)
این علامت در کنار هر نتی استفاده شود، گویای این است که؛ باید از هر علامتی که در گذشته در کنار این نت بوده، چشمپوشی کنید و همین نتی که روی خط حامل نوشته شده را بنوازید یا بخوانید.
نام نتها روی خطوط حامل
نتها بر اساس نامی که دارند، در جایی مشخص؛ بر رو یا در میان خطوط حامل قرار میگیرند: (خطوطی که در بالا یا پایین پنج خط حامل، برای نوشتن نتها اضافه میشوند، «خطوط اضافه» نامیده میشوند.)
در موسیقی غربی از ۱۲ نت موسیقی، به شرح زیر استفاده میشود:
- C
- C# / Db
- D
- D# / Eb
- E
- F
- F# / Gb
- G
- G# / Ab
- A
- A# / Bb
- B
در نوشتهی بالا، جاهایی که دو نت را آوردهایم؛ هردو نت مترادف بوده، صدایی با فرکانس یکسان ایجاد میکنند و فقط نامشان با یکدیگر تفاوت دارد. نام نت بسته به گامی که قطعه در آن قرار دارد متفاوت میشود. برای مثال: نت «دو دیز» (#C) که در گام «لا ماژور» وجود دارد، با همان فرکانس در گام «سی بمل» با نام «ر بمل» (Db) میآید.
بهشکل زیر توجه کنید:
دوازده نتی که بر روی خطوط حامل با کلید «سل» (تربل) نوشته شدهاند؛ از نت «دو اکتاو چهارم» (C4) شروع شده و تا نت «دو اکتاو پنجم» (C5) ادامه مییابند. در این توالی بالارونده، به جای علامت بمل، از علامت دیز استفاده شده. دوازده نتی که بر روی خطوط حامل با کلید «فا» (باس) نوشته شدهاند؛ از نت «دو اکتاو چهارم» (C4) شروع شده و تا نت «دو اکتاو سوم» (C3) ادامه مییابند. در این توالی پایینرونده، به جای علامت دیز، از علامت بمل استفاده شده است.
انواع کلیدهای موسیقی (Music Clefs)
سه کلید اصلی وجود دارد که در موسیقی استفاده میشوند. این کلیدها در ابتدای خطوط حامل نوشته شده و راهنمایی هستند که بتوانیم از طریق آنها، نام نتی که بر روی خطوط یا در میان آنها نوشته شده است را تشخیص دهیم.
کلید ترِبل (سُل)
کلید ترِبل (سُل): کلید ترِبل از این جهت «سل» نیز نام دارد که نماد آن تصویری از حرف G ( نماد نت سُل) است. حلقهی داخلی آن روی خطی قرار میگیرد که نت روی آن خط، نت «سل» خوانده میشود. معمولا در نتهای نوشته شده برای ساز پیانو، نتهایی که که توسط دست راستِ نوازنده اجرا میشوند، روی این کلید نوشته میشوند.
کلید باس (فا)
کلید باس (فا): کلید باس از این جهت «فا» نیز نام دارد که تقریبا شکل حرف F را نشان میدهد. نقطههای این کلید، خطی را که نت «فا» روی آن قرار میگیرد در مرکز قرار میدهند. معمولا در نتهایی که برای پیانو نوشته شده، نتهایی که که توسط دست چپِ نوازنده اجرا میشوند، روی کلید باس (فا) نوشته میشوند.
کلید دو
کلید دو: این کلید شباهت زیادی به دو عدد C (نماد نتِ «دو» موسیقی) دارد که روی هم قرار گرفتهاند. این کلید در جاهای مختلفی از خطوط حامل قرار میگیرد که معمولترین آن در شکل نشان داده شده. وسط این نماد هر جا که قرار بگیرد، نشانگر نت «دو اکتاو چهار- دو وسط» خواهد بود. کلید دویی که در تصویر میبینید؛ کلید آلتو نام دارد و خط سوم که این کلید روی آن قرار گرفته، نشان دهندهی نت «دو اکتاو چهارم» است.
کلید «دو» روی هر خطی قرار بگیرد، نت «دو اکتاو چهارم» را نشان خواهد داد.
انواع کلید «دو»:
کلید «دو» روی سومین خط حامل، کلید آلتو، گاهی نیز کلید ویولا، نامیده میشود. این کلید برای ساز ویولا، ویولا داگامبا و ترمبون آلتو استفاده میشود. قبلا از این کلید برای صدای آلتو و سازهایی که در محدودهی میانی اجرا میشدند (مانند: ابوا و ریکوردر) استفاده میشد. میتوانید نمونهی آن را در سمفونیهای سرگئی پروکفیف که برای نتنویسی هورن انگلیسی رایج است، ببینید.
وقتی کلید «دو» روی خط چهارم قرار میگیرد، به آن کلید تنور گفته میشود. در این کلید، نت «دو» به اندازهی یک فاصلهی سوم نسبت به جایی که در کلید آلتو قرار داشت به بالا حرکت کرده. از این کلید برای نتنویسی محدودهی بالایی سازهای؛ باسون، ویولن سل، یوفونیوم، کنترباس و ترومبون استفاده میشود. در تمام این سازها، از کلید باس برای محدودهی پایین و میانی آنها و برای محدودهی صوتی بالاترشان، از کلید سل استفاده میشود. در گذشته از این کلید برای بخش تنور در موسیقی آوازی استفاده میشد. زمانی که ساز کنترباس با این کلید نوشته میشود، یک اکتاو پایین تر از آن چه که نوشته شده، صدا میدهد. (کنترباس سازی انتقالی است.)
گاهی کلید «دو» روی خط پنجم قرار میگیرد، در این صورت به آن کلید باریتون گفته میشود. این کلید دقیقا همانند کلید «فا» است و به همین خاطر به جای این کلید از کلید باس (فا) استفاده میشود.
وقتی کلید «دو» روی خط دوم قرار میگیرد، به آن کلید متسوسوپرانو گفته میشود. این کلید در گذشته برای نوشتن بخشهای متسوسوپرانو در موسیقی آوازی استفاده میشده و امروزه کاربردی ندارد.
وقتی کلید «دو» روی خط اول قرار میگیرد، به آن کلید سوپرانو گفته میشود. این کلید دیگر مورد استفاده نیست و در گذشته برای نوشتن بخشهای سوپرانو در موسیقی آوازی استفاده میشده.
کلید خنثی/ کوبهای (Neutral Clef/ Percussion Clef)
این کلید برای سازهای کوبهای که کوک مشخصی ندارند استفاده میشود. (مانند سازهای استفاده شده در یک مجموعهی درامز؛ هر خط به یک ساز اختصاص مییابد.)
برای نتنویسی قطعاتی که برای سازهایی با گسترهی صوتی وسیع (مانند: پیانو، چنگ، ارگ کلیسا) هستند، از «حامل مضاعف» (ترکیبی از کلید باس (بمترین) و کلید تربل (زیرترین) کلید با یک کروشه) استفاده میشود. معمولا نتهایی که روی خطوط حامل با کلید «سل» نوشته شدهاند توسط دست راست و نتهایی که روی خطوط حامل با کلید «فا» هستند، توسط دست چپ اجرا میشوند.
منابع: ویکیپدیا، Masterclass، Musicnotes