جلسهی اول: گامهای ماژور و مینور
در جلسهی اول از مجموعه جلسات «تئوری موسیقی»، شما را با گامهای پراستفادهی ماژور، مینور و ارتباطشان با یکدیگر آشنا میکنیم.
گامها، یکی از عناصر اصلی ساخت موسیقی هستند؛ ابزاری اساسی، که بدون شاخت آنها، تسلط بر موسیقی غیر ممکن است.
غیر از گامهای ماژور و مینور، گامهای دیگری چون؛ پنتاتونیک، تمام پرده و اکتاتونیک نیز وجود دارند. در جلسات آینده به «مُد»ها و سایر انواع گامها نیز خواهیم پرداخت.
برای نوازندگان پیانو «شناخت گامها»، معمولا دو جنبه دارد؛ هم جنبهی تکنیکی (در تمرین شیوهی انگشتگذاری برای پرورش تکنیک، یکنواختی، سرعت و…) و هم از لحاظ دانستن طرز ساخت گامها و ارتباطشان در سیستم تونال با یکدیگر (سیستمی با مرکزیت یک نت و اتکای سایر نتها به آن).
برخلاف نوازندگان سازهای بادی چوبی، بادی برنجی یا سازهای زهی، پیانیستها بسیار خوششانس هستند که میتوانند از کلاویهها، بهعنوان راهنمای تصویری برای درک نحوهی کارکرد گامها استفادهکنند. آنها در یک نگاه میتوانند ببینند که یک اکتاو به ۱۲ قسمت تقسیم میشود و اندازهی فاصلهی هریک از این قسمتهای مجاور بایکدیگر، نیمپرده است.
نواختن تک تک ۱۲ نت بهصورت بالارونده، برای ساخت یک گام کروماتیک، تاحدودی شبیه به بالا (و پایین) رفتن از تعدادی پله است و همین خصوصیت باعث نامگذاری «گام» (Scale) شده. کلمهی لاتین Scala، به معنی نردبان یا راه پله است.
در زمانهای قرونوسطی و رنسانس، موسیقیدانان از مقیاسهایی با نام «مُد» استفاده میکردند (در جلسات بعدی به آن میپردازیم) اما از دورهی باروک، بهطور عمده، موسیقی کلاسیک در یکی از دو گام ماژور یا مینور نوشته شدهاست. هردوی این گامها ترکیبی از فواصل پرده و نیمپرده هستند و چیدمان همین فواصل است که ماژور یا مینور بودن یک گام را مشخص میکند.
هنگامیکه قطعهای در یک گام نوشته شدهاست، گفته میشود؛ در تنالیته (Tonality) یا کلید (Key) مشخصی قرار دارد. در یک قطعهی موسیقی، تنالیته را میتوان بهعنوان سازماندهندهی درجات، حول محور درجهی تونیک (که همان نتی است که گام نام آن را دارد) تعریف کرد. نتهایی که در یک گام قرار دارند، در زبان یونانی، نتهای «دیاتونیک» نامیده میشوند و سایر نتهایی که در آن گام نیستند، اما گاهی نیاز میشود تا از آنها استفاده کنیم، نتهای «کروماتیک» نامیده میشوند. ( کروماتیک از کلمهی لاتین Chroma که همان Colour یا رنگ است، گرفته شده.)
گام ماژور (Major Scale)
در ابتدا نگاهی به ساختار گام ماژور میاندازیم چراکه درک این موضوع، ارتباط گامهای ماژور مختلف (با سرکلیدهای متفاوت) را با یکدیگر مشخص میسازد.
هر گام ماژور میتواند به دو گروه نتِ متشکل از ۴ نت (دانگ–تتراکورد) تقسیم شود که فواصل تشکیلدهندهشان مشابه است. فواصل میان نتهای هرکدام از این گروهها؛ در ابتدا یک پرده، بهدنبال آن پردهای دیگر و سپس یک نیمپرده است. بین این دو گروه ۴ نتی که «دانگ» یا «تتراکورد» نامیده میشوند نیز یک پرده فاصله است.
تتراکورد پایینی (اول) گام «دو ماژور»، مانند تتراکورد بالایی گام «فا ماژور» است. درحالیکه تتراکورد فوقانی آن، تتراکورد اول گام «سل ماژور» را تشکیل میدهد.
بنابراین ما میتوانیم با بررسی ساختار گام «دو ماژور»، ارتباط مستقیم آن را با دو گامِ ماژورِ «فا» و «سل» متوجه شویم. ( در سرکلید گام فا ماژور، یک بمل و در سرکلید گام سل ماژور، یک دیز به کار رفتهاست.) همین موضوع، اساس ساخت «دایرهی پنجمها» است که در مطالب بعدی به آن میپردازیم.
هر درجه از گام، نام مخصوص به خود را دارد:
بهتر است بگوییم که درجهی زیرنمایان (Subdominant)، نمایانِ زیرین است که پنج نت پایینتر از درجهی اکتاو (تونیک) قرار میگیرد. درحالیکه درجهی میانی (Mediant)، سه نت بالاتر از درجهی تونیک قرار دارد.
با قراردادن درجهی تونیک در وسط، این الگوی متقارن مشخص می شود:
این درجات رتبهبندی داشته و هریک از اهمیت متفاوتی برخوردار هستند. این اهمیت در آکوردهایی که روی این درجات ساخته میشوند نیز وجود دارد.
مهمترینِ آنها درجهی تونیک است. تونیک مانند مرکزثقل میماند؛ سرکلید گام را مشخص میکند و سایر نتها تابع آن هستند.
دومین درجهی مهم بعد از تونیک، درجهی نمایان (Dominant) است و پس از آن درجهی زیرنمایان (Subdominant).
شایان ذکر است؛ دو گامی که بهترتیب تتراکورد بالایی و پایینی گام دو ماژور را در بر دارند – فا ماژور و سل ماژور– روی همین درجات نمایان (Dominant) و زیرنمایان (Subdominant) ساخته میشوند.
تریاد (آکوردهای سهصدایی) ساخته شده روی این سه درجه، بهعنوان آکوردهای اصلی شناخته شده و اغلب با اعداد رومی نامگذاری میشوند: I (تونیک)، IV (زیرنمایان) و V (نمایان). ( تریادها را در مطالب بعدی بررسی خواهیمکرد.)
گام مینور (Minor Scale)
سه مدل گام مینور وجود دارد: مینور طبیعی (تئوریک)، مینور هارمونیک و مینور ملودیک. دلیل اصلی تفاوت هر سهی این گامها با گام ماژور، این است که: درجهی سوم گام در آنها یک نیمپرده پایینتر از ماژور است. درجهی ششم و هفتم در گام مینور متغیر است که در ادامهی توضیحات هرکدام از این گامها به آن میپردازیم.
مینور طبیعی/ تئوریک (Natural Minor)
گام مینور طبیعی (تئوریک)، گام مینور پایه و معمولی بوده و شاید قدیمیترین مدل گام مینور است. این گام نتهایی مشابه با گام ماژورِ مادر خود دارد. با این تفاوت که از درجهی میانهی زیرین (Submediant) یا همان رونمایان شروع میشود. بنابراین اگر کلاویههای سفید پیانو را از نت «لا» (نت میانهی زیرین در گام دو ماژور) تا نت «لا» بعدی بنوازیم، درواقع گام مینور نسبی «دو ماژور» را نواختهایم.
بهدلیل رابطهی نزدیکی که گام دو ماژور با لا مینور دارد، این دو را گام نسبی یکدیگر مینامند.
اگر در یک گام ماژور به درجهی میانهی زیرین آن برسید و از آن درجه (درجهی سوم پایینتر از تونیک)، با همان سرکلیدها یک گام بسازید، درواقع گام مینور نسبی آن گام ماژور را ساختهاید.
برای مثال: در گام فا ماژور با یک بمل در سرکلید، درجهی میانهی زیرین آن نت «ر» است. پس مینور نسبی گام «فا ماژور»، گام «ر مینور» میشود. (هر دو در سرکلیدشان دارای یک بمل -سی بمل- هستند.)
گام مینور طبیعی بیشتر از اینکه در موسیقی کلاسیک استفاده شود، معمولا در موسیقیهای پاپ، فولک و جاز یافت میشود.
قطعات کلاسیک شناختهشدهای که در آنها از گام مینور طبیعی استفاده شدهاست؛ Old French Song اثر Tchaikovsky – سرود ملی اسرائیل: Hatikvah.
در موسیقی فولک Poor Wayfaring Stranger که بهعنوان موسیقی متن فیلم «کوهستان سرد» توسط «جک وایت» استفاده و مشهور شد نیز از گام مینور طبیعی استفاده شدهاست.
گامهای مینور طبیعی «لا»، «می» و «ر»، در ساز پیانو، شیوهی انگشتگذاری مشابه با گام «دو ماژور» را دارند، بنابراین شروع خوبی برای نواختن گامهای مینور هستند.
مینور هارمونیک (Harmonic Minor)
تفاوت گام مینور هارمونیک با گام مینور طبیعی در درجه هفتم آن، چه در حالت بالارونده و چه در حالت پایینرونده است. دلیل گذاشتن نام «هارمونیک» روی این گام، رجوع به این گام هنگام مواجهه با هارمونی در گام مینور است.
در نتهای سه آکورد اصلی (تریادهایی که روی درجهی تونیک، نمایان و زیرنمایان ساخته میشوند) در گام مینور، این نت نیز به چشم میخورد. (اگر درجهی سوم این آکوردهارا نیمپرده بالا ببریم، به تریاد ماژور تبدیل میشوند.)
مینور ملودیک (Melodic Minor)
گام مینور ملودیک، همان گام مینور طبیعی است که درجهی ششم و هفتم آن در حالت بالارونده، نیمپرده بالا میرود اما در حالت پایینرونده، همانند گام مینور طبیعی است.
علت گذاشتن نام ملودیک روی این گام این است که؛ گام مینور ملودیک، ویژگی حرکات معمولیِ ملودی گام مینور، هنگامی که درجهی هفتم آن، در حالت بالارونده، بهعنوان محسوس (و مانند یک بالابر برای رسیدن به درجهی تونیک) عمل میکند را دارد.
درجهی ششم هم برای جلوگیری از ایجاد فاصلهی نامناسب بین درجات شش و هفت و داشتن خط ملودی یکنواختتر، نیمپرده بالا میرود.
این گام در حالت پایینرونده، به مینور طبیعی باز میگردد.
در حقیقت، هیچ یک از این گامهای مینور، تصویری کامل از نحوهی عملکرد مُد مینور در موسیقی واقعی را به ما ارائه نمیدهند، زیرا معنایی انتزاعی دارند. اما با شناخت آنها میتوانیم درک عمیقتری از نحوهی عملکرد قطعاتی که در گام مینور نوشته شدهاند، داشته باشیم.
در جلسهی دوم به ادامهی مبحث مربوط به گامها میپردازیم.
منبع: Pianist
-
کتاب متد گیتار آکسفورد جلد اول220,000 تومان
-
کتاب متد گیتار آکسفورد جلد دوم180,000 تومان
-
کتاب درک و دریافت موسیقی اثر راجر کیمی ین نشر چشمه1,200,000 تومان
-
آوای گیتار، آموزش گیتار به کودکان- جلد دوم، آرزو صناعی250,000 تومان
عالي بود
سلام
قبل از هر چیز ممنون برای این آموزش خوبی که قرار دادید. بنظرم خیلی میتونه کمک باشه. فقط اگر امکانش هست این آموزش رو بصورت پی دی اف روی سایت بذارید تا راحتر بشه از استفاده کرد.
عالی بود و بسیار ممنون از توضیح قابل درک
سلام میخواستم خیلی ویژه تشکر کنم ازتون به خاطر این کلام شیوا تون واقعا لذت بردم و چیزای جدیدی یاد گرفتم ممنونم
درود بر شما