یکی از مواردی که تعامل بین موسیقی و بدن بسیار قابل توجه است، هنگام نواختن موسیقی است. در فرآیند نوازندگی ساز یا خواندن اصوات موسیقایی، شاهد تعامل شدید بدن و ذهن با موسیقی هستیم.
در مجله پیانو باربد، طی دو مطلب قبلی (موسقی و بدن، بخش اول و بخش دوم) به طور خلاصه به ارتباط بین موسیقی و بدن از وجوه مختلف پرداختیم. در ادامه این موضوع، به ارتباط موسیقی و بدن هنگام نواختن موسیقی و هنگام آواز خواندن میرسیم. اهمیت این موضوع از اینجا ناشی میشود که محققین با مطالعه افراد مختلف هنگام نواختن موسیقی به این پی بردهاند که فعالیت بدنی و ذهنی حین گوش دادن یا نواختن موسیقی تاثیر قابل توجهی بر جسم و روان انسان دارد.
ارتباط موسیقی و بدن هنگام نواختن موسیقی
وقتی شروع به اجرای موسیقی میکنید چه اینکه شروع به نواختن یک ساز کنید و چه اینکه شروع به آواز خواندن کنید، در بدنتان تنشی را احساس میکنید که حاصل تلاش برای اجرای موسیقی است. این تنش همیشه مثل اجرای تکخوان قطعه «ملکه شب» در اپرای فلوت سحرآمیز موتزارت مثبت نیست! هنگام اجرای موسیقی، به دلیل تنش موجود در بدنتان، غدههای فوق کلیوی ناگهان مقدار زیادی آدرنالین در خون ترشح میکنند. آدرنالین سبب افزایش شدت ضربان قلب میشود. این ماده، رگهای متصل به ماهیچهها را گشاد میکند و ممکن است اثرات روانی و فیزیولوژیکی منفی روی اجرای شما داشته باشد: لرزش آرشه یا دست و یا بیاعتمادی به خود، مثالهایی از اثر این واکنش بدنی حین نواختن موسیقی هستند. گاهی استرس حین اجرا و نواختن موسیقی بیش از حد است به طوری که میتواند، شخص را از نظر روانی و یا بدنی قفل کند و اجرا را به طور کلی خراب کند. به خاطر وجود چنین واکنشهایی در بدن، نقش فرآیند آموزش و یادگیری موسیقی برای نوازنده بسیار مهم میشود. در طول دوره یادگیری موسیقی، باید به تعامل بدن و ذهن هنگام نواختن موسیقی توجه شود، به گونهای که مهارت و اعتماد به نفس کافی برای کنترل واکنشهای ذهنی و بدنی در نوازنده یا خواننده به وجود بیاید. البته ترشح آدرنالین زیاد در خون، اساسا فقط به معنی بروز واکنشهای منفی بدنی و ذهنی برای نوازنده نیست. بلکه ترشح این هورمون باعث میشود که حواس نوازنده تیزتر و حساستر شوند و توانایی ذهنی و بدنی او هم افزایش یابد.
میبینیم که در فرآیند نواختن موسیقی تعامل گسترده و عمیقی بین بدن و ذهن صورت میگیرد. همین موضوع منبع انگیزشی میشود که گاهی میبینیم یک نوازنده میتواند، ساعتها تمرینات یکنواخت موسیقی را انجام دهد و خسته نشود. فرآیند اجرای موسیقی، به مهارتهای حرکتی دقیقی نیاز دارد که به مرور زمان و با تمرین تبدیل به حرکاتی خودکار میشوند، به طوریکه نوازنده بدون اینکه روی هر حرکت خود آگاهی کامل داشته باشد، قادر است تا اعضای بدن خود را برای نواختن یا خواندن به دقت به کار بگیرد.
ارتباط موسیقی و بدن هنگام آواز خواندن
یک مثال بسیار خوب از فعالیت خودکار اعضای بدن حین فرآیند اجرای موسیقی، مهارت خواندن است. در فرآیند خوانندگی و آواز خواندن، بسیاری از اعضای دخیل در این فرآیند قابل دیدن و یا دستکاری نیستند. بر خلاف حرکت انگشتان نوازنده روی کلاویههای پیانو، خواننده نه میتواند تارهای صوتیاش را ببیند و نه اینکه آنها را به جایی که میخواهد حرکت دهد. خوانندگان کارکشته اپرا با آزمایش حساسیت بدنی نسبت به صداهای گفتاری که تارهای صوتی میسازند، به مرور بر فرآیند اجرای موسیقی با دستگاه صوتیشان مسلط میشوند. زمانی که یک حس بدنی فهمیده و ادراک میشود، مکانیزمها و اجزایی که باعث ایجاد این حس شدهاند، طی تعامل بین ذهن و بدن خواننده شناسایی میشوند و سپس، ذهن این دریافت حسی را تعمیم میدهد. برای مثال تولید صدای «نگ یا ng» را در نظر بگیرید. در علم آواشناسی به اینگونه صداها که با استفاده از حفره بینی و سینوسها تولید میشوند، اصوات خیشومی (خیشوم به معنای حفره بینی است) میگویند. صداهایی که در این ناحیه تولید میشوند، دارای حجم بیشتری هستند. فرد با احساس بدنی، جای تولید این صدا را پیدا میکند و حالا با تعمیم دریافت خود، میتواند تمام صداهای صامت یا مصوت دیگر را هم با آن منطقه تولید کند. به اصواتی که در مرحله تولیدشان از این منطقه میگذرند، اصوات «خیشومیشده» میگویند. این اصوات از حفره بینی میگذرند و حجم بیشتری دارند. همین فرآیند درباره تشخیص و یادگیری «زیروبمی» صوت هم طی میشود. به طوری که خواننده میتواند، احساس لرزش (ویبره) در سینه یا سایر اعضای دستگاه صوتیاش را به تولید یک نت خاص مربوط کند.
منبع:
ENCYCLopedia.com
اگر به این مطلب علاقه داشتید، میتوانید برای مطالعه سایر قسمتها به صفحات زیر سربزنید:
موسیقی و بدن (قسمت اول)
موسیقی و بدن (قسمت دوم)
موسیقی و بدن (قسمت چهارم)